🔺یک روز مادر شهیدان علیرضا و بهزاد جعفرینژاد منزل ما آمدند.
مادر شهید خیلی ناراحت و دلشکسته بود؛ دستان خستهاش را گرفتم گفتم چی شده مادر؟
گفت یکی از همسایهها بهم گفته عکس پسرای شهیدت را از سردر ورودی آپارتمان بردار ، شاید یه همسایهای راضی نباشه
🔺دلم گرفت از این همه بیمعرفتی. گفت عکس پسرام را برداشتم. با ناراحتی گفتم چرا مادر ؟ حالا اون آدم حرف بیجایی زده ما مدیون شما و شهدا هستیم خواهش میکنم عکسها را دوباره بگذارید؛
هرچی اصرار کردم فایدهای نداشت. دلش راضی نشد گفتم مادر عکسشون رو بدید به من بگذرم در فضای مجازی همه ببینن رفت با ذوق عکسها را آورد.
🔺تصاویر این دو شهید بزرگوار تقدیم حضورتان همه ما زندگیمون را مدیون شهدا و مادر شهیدان هستیم.
🆔@basijlorestanpress