کـنـار قـبـر آن پهـلـو شکسته  کنون جای علی، مهدی نشسته بریزد اشک مهدی، همچو حیدر ولی ذکرش بود مظلومه مادر کـنـار تـربت مـخـفی زهــــرا دوباره بیت الاحزان کرده بر پا همانجا که علی از پا فتاده همانجا که علی صورت نهاده خداوندا به پهـلـوی شکسته به آن چشم ز سیلی گشته بسته به آن شش ماهه ی نشکفته پرپر        به سـوز سیـنـه مجـروح مـادر بـده اذن ظـهـور مهـدیـش را رسان روز سرور مهدیش را...🦋