خدايا ... ندارم... راه چاره... غريبم نميشه... باور من ... اين جدايي... حبیبم خون دل حيدرت  تا كه ميبينه سرت  توون وايسادن نداره  اينجوري بعد نه سال تا كه تو ميري از حال  سر روي بسترت ميذاره به كي برم بگم زهرامو زدن  پناه بي پناهي هامو زدن  میدیدم اما دستام بسته بود پیش چشام همسر تنهامو زدن😭😭😭