. ♻️ جزییات متنی و تحلیل‌های فرامتنی پیرامون قطعنامه ظالمانه شورای حکام علیه ایران اول: جزییات مهم قطعنامه ۱. درخواست اکید خودداری ایران از تهدید برای تولید سلاح هسته‌ای. ۲. اجرای مجدد و تصویب سریع پروتکل الحاقی. ۳. اجازه به آژانس برای نصب تجهیزات نظارتی جدید. ۴. لزوم بازگشت ایران به محدودیت‌های مشخص ‌شده توسط برجام در غنی‌سازی اورانیوم. ۵. صدور مجوز برای بازرسان با تجربه آژانس. ۶. ارائه توضیحات فوری درخصوص "ذرات اورانیوم با منشاء انسانی در دو مکان اعلام نشده در ایران" و مطلع کردن آژانس از "مکان(های) فعلی مواد هسته‌ای و یا تجهیزات آلوده". ۷. در قطعنامه آژانس اقدام عملی علیه ایران درخواست نشده است. ۸. دو عضو بریکس یعنی چین و روسیه رأی‌ منفی و کشورهای هند و برزیل، آفریقای جنوبی و مصر رای ممتنع دادند. دوم: نکات متنی قطعنامه ضدایرانی این قطعنامه نشان می‌دهد که غرب و آمریکا در تدارک حمایت عملی از اسراییل و تشدید جنگ منطقه‌ای هستند و پیشاپیش، قصد مهار ایران را دارند. تشدید جنگ سنگین غزه و کنشگری موفق جبهه مقاومت به رهبری ایران و فرضیه‌های تصاعد جنگ، اسراییل و امریکا را به فکر کنترل شدیدتر ایران انداخته است. در قطعنامهٔ ضد ایرانیِ ارائه‌شده به شورای حکام، به ایران تا بهار ۱۴۰۴ مهلت همکاری با آژانس داده شده که طبعا زمان ایران کم است. در قطعنامه با اشاره به آنچه «نگرانی عمیق مدیرکل» نامیده شده، آمده است مواد هسته‌ای اعلام نشده در چند مکان اعلام نشده در ایران وجود داشته است و مکان‌های فعلی آن برای آژانس شناخته‌شده نیست و ادعا شده مواد هسته‌ای مورد استفاده در ایران طبق مقررات توافقنامه پادمان NPT ایران اعلام نشده است. این در حالی است که رافائل گروسی برخی ادعاها درباره تأسیسات ایران را رد کرده بود؛ از جمله اینکه مدیرکل آژانس بین‌الملل انرژی اتمی در پاسخ به سؤالی درباره حمله ادعایی اسرائیل به پارچین گفت: ما(آژانس) این مکان را به عنوان تأسیسات هسته‌ای درنظر نمی‌گیرد و ما هیچ نشانه‌ای نداریم که مؤید وجود مواد هسته‌ای در این مکان باشد. تناقض قطعنامه با اظهارات گروسی نشان می‌دهد رفتار غیرفنی و سیاسی‌کاری بر فضای حاکم بر قطعنامه‌ غلبه دارد و قطعنامه،بدون اثبات اشکال فنی و صرفا تحت تأثیر انگیزه‌های سیاسی برای اعمال فشار شدید بر ایران در شرایط نبرد منطقه ای صادر شده است. سوم: تحلیل فرامتنی از قطعنامه جدید و پیامدهای استراتژیک و منطقه‌ای آن تصویب قطعنامه اخیر علیه ایران، هرچند در ظاهر شباهت‌هایی با قطعنامه‌های پیشین دارد، اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که در بستر یک استراتژی متفاوت غرب قابل تحلیل است. این قطعنامه در شرایطی تصویب شده که سیاست‌های فشار حداکثری در حال بازتعریف و تقویت هستند و روندی تصاعدی را در برخورد با ایران دنبال می‌کنند. الف: تفاوت در تاکتیک‌ها، نه محتوا محتوای قطعنامه جدید، تفاوت چشمگیری با قطعنامه‌های پیشین ندارد. اما تصویب آن در کنار دور تازه تحریم‌ها و موضع‌گیری‌های تندتر اروپایی‌ها نشان از یک تغییر تاکتیکی دارد. غرب، به ویژه در حوزه برنامه هسته‌ای و نفوذ منطقه‌ای ایران، به این نتیجه رسیده که رویکرد سنتی کنترل تنش دیگر کارآمد نیست و نیاز به یک راهبرد متفاوت وجود دارد. ب: بسترسازی برای اقدامات عملی‌تر تصویب این قطعنامه، به نوعی می‌تواند زمینه‌سازی برای اقدامات جدی‌تر، از جمله استفاده از مکانیسم ماشه با استفاده از حفره های برجام باشد. این قطعنامه، ابزاری برای تغییر معادلات بین‌المللی و آماده‌سازی افکار عمومی جهان برای گام‌های بعدی محسوب می‌شوند. ج: فشار برای تغییر محاسبات ایران غرب، به‌ویژه آمریکا و اروپا با ابزارهایی چون تحریم‌های شدیدتر و حتی تهدیدات نظامی، به دنبال تغییر محاسبات ایران است.غرب از اختلافات داخلی مدیران ارشد ایران در نحوه مواجهه با غرب و اسراییل مطلع است و روی آن حساب کرده است (دقت کنید). د: آینده روابط ایران و غرب با توجه به این شرایط، تنش میان ایران و غرب به‌ویژه در ماه‌های پیش رو شدیدتر خواهد شد و دوطرف به سمت یک تقابل بیشتر پیش می‌روند. تصویب این قطعنامه، بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر و چندبعدی علیه ایران به عنوان رهبر جبهه مقاومت است و فراتر از صرفاً اعمال فشار بر برنامه هسته‌ای ایران است. هدف راهبردی آنها، بازتعریف معادلات قدرت در منطقه و در نهایت تغییر رفتار ایران در پرونده‌های کلیدی نظیر جنگ غزه و لبنان است. بنابراین، ایران با درک این رویکرد جدید،باید به ارزیابی مجدد سیاست‌ها و استراتژی‌های خود بپردازد و هرگز در مقابل فشارهای تصاعدی،کوچکترین انفعال و ضعفی نشان ندهد و راهکارهایی منسجم،غافلگیرکننده، خلاقانه و مؤثرتر ارائه دهد. 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee