مادرم برخیز: دلمان بر لالای تو ، آغوش پرمهرتو، سخن زیبای تو، تنگ شده است. مادرم برخیز ، برخیز با پسران کربلائیت سخن گو، برخیز از خاطرات گذشته ها، از پدر ،از همه ی خوبانمان حکایت کن، هرچند تومارا نمی بینی وسخن با ما نمی گویی، ولی ماترا می بینیم و با تو سخن میگوییم. مادرم ، وقتی در کربلا حسین را دیدیم شهیدشدیم وقتی زینب را دیدیم تسکین یافتیم.
تو ازما واز دوری ما محزون مباش، البته بزودی به استقبالت خواهیم آمد ، آنوقت میهمانان زیادی ازجنس کربلائیان خواهیم داشت ،
ظالمان را خواهید دید که چگونه باقهر خداوندی کوبیده میشوند ، مادرم به یقین بدانید اهل ستم وجماعت حرامی در اعماق جهنم به آتش افروخته دوزخ خواهند سوخت .
مادرم برخیز ، غصه هایت را رهاکن، که مارا محزونتر میکنی، دعایت میکنبم مادر که بزودی آرامش یابید.
السلام علیک یااباعبدالله وعلی الارواح التی
حلت بفنائک
ان معی ربَّی