| کلید موفقیت کشورها برای دوره گذار چیه؟ اجازه بدید از از اینجا شروع کنم؛ نیمه دوم قرن بیستم، دوره‌ای منحصر به فرد در تاریخ روابط بین الملل بود. نهادها نقش تعیین کننده‌ای در چگونگی شکل دادن به روابط بین دولت‌ها ایفا می کردند، به صورتی که قبلاً هرگز چنین نبوده؛ اما تردیدهایی وجود دارد که این امر همچنان استمرار داشته باشد. وضعیت سنتی‌ و معمول در روابط بین‌الملل، وضعیتی بسیار آشفته‌تر هست و ترتیبات، آرایش‌ها و قراردادها موقعیت‌گرایانه بوده و مبتنی بر تغییر موازنه‌ قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی است. از طرفی چارچوب ایدئولوژیک جهان‌شمولی که پس از پایان جنگ سرد پدیدار شد نمی‌تواند بدون تسلط قاطع یک ابرقدرت باقی بماند. 🔸مجموع این شرایط نوید آینده‌ای باثبات و پایدار را نمی‌دهند. در وضعیت بین‌المللی عمیقا نامتقارن که امکان انتصاب واحدی برای کنترل عرصه بین‌المللی وجود ندارد(چه از میان قدرت‌های بزرگ و چه نهادها)، هر کشوری باید خود را برای دوره‌ای طولانی آماده کند که در آن دوره، ظرفیت تدابیر راهبردی بسیار محدود است و عرصه بین الملل همراه می شود با رقابتی شدید در همه سطوح، به سبک هابزی. 🔸شروع این رقابت شدید خود را در افزایش تنش های ژئوپلیتیکی نشان داده که نشان از پیچیدگی بحران‌ها درآینده خواهد بود. مقاوم بودن یا همان تاب‌آوری و انعطاف پذیری برای انطباق با شرایط مختلف کلید موفقیت آینده خواهد بود. تاب‌آوری دولت‌ها عمیقاً با حکمرانی مرتبط است، یعنی حکمرانی خوب محوری است، که با سایر عوامل دیگر نیز عجین شده، از جمله عوامل جمعیتی، جغرافیایی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی. مقاومت و تاب‌آوری در سطح ملی را می‌توان به عنوان ظرفیت یک کشور برای واکنش، سازگاری و رشد در هنگام فشارها و شوک‌ها قلمداد کرد. تاب‌آوری بر تقویت عملکرد کلی یک نظام در مواجهه با شرایط غیرقابل پیش‌بینی تمرکز دارد. مقاومت کشورها به ویژگی های داخلی بستگی دارد که به دولت ها و نهادهای آنها اجازه می‌دهد تا انواع اختلالات را مدیریت کنند. کنترل فساد، جلب اعتماد اجتماعی و رهبری سیاسی با کیفیت بالا در توانمند ساختن یک کشور برای افزایش مقاومت کلیدی است. 🔸بنابراین اقتصاد مقاومتی به صورت اخص و مقاوم‌سازی کشور به صورت اعم و اتکای بیشتر بر قدرت نظامی و کنترل اجتماعی داخلی، بدون شک مسیر پیش‌روی ایران در آینده قابل پیشبینی است. جایگزین دیگری در آن محیط بحرانی وجود ندارد. هر چه بحران و بی‌ثباتی در سراسر جهان بیشتر باشد، تکیه بر زور و ابزارهای کنترلی پرکاربردتر خواهد شد. این یک روند جهانی است، اگرچه صورت‌های این ابزار بسته به نوع نظام سیاسی هر کشور ممکن است متفاوت باشد. @جلال الدین فنایی