📚 مطالعات اسلامی در غرب ✍🏼 قسمت بیست و سوم: ادامه انگیزه های سیاسی و استعماری: 🔰 «برنارد لوئیس» را زاده و محصول تجربه ی امپریالیستی بریتانیا برشمرده اند. وی در مدتی که در دانشگاه لندن بود و از همانجا دکترای خود را در سن ۲۳ سالگی در رشته مطالعات تاریخ اسلام گرفت. وی عامل جاسوسی دفتر خارجی بریتانیا بود و بعدها به «پرینستون» رفت و در جهت تامین منافع و گردآوری کمک برای اسرائیل می کوشید. نوشته های او یا برای هدایت سیاستگذاران یا برای تحت نفوذ قرار دادن افکار عمومی بود. پیوند استشراق و استعمار در دیگر کشورهای اروپایی نیز نمونه دارد. از جمله: «آلفرد وان کرومر» اتریشی (۱۸۸۹ م) به مدت سی سال در مصر ولبنان و دیگر مناطق عربی به امپراتوری اتریش خدمت کرد. «ایگناس گلدزیهر» (۱۹۲۱ م) اهل مجارستان و از بزرگترین اسلام شناسان نوین در اروپا است. او در سال (۱۹۱۹ م) در بیت المقدس دانشگاه عبری را پایه گذاری کرد و تاسیس این دانشگاه از نخستین اقدامات صهیونیستها برای اشغال فلسطین بود. آلبرت حورانی با وجود تعریف و تمجید فراوان از او می افزاید که سرشت یهود و آینده ی یهود اشتغال اصلی گلدزیهر بود و از خود او نقل شده است که یهودیت نبض زندگی من است. همچنین «لامنس» بلژیکی (۱۹۳۲ م)، «کریستین اسنوک هرگرونیه» هلندی (۱۹۳۶ م)، «پاول کراوس» اهل چکسلواکی (۱۹۴۴ م)، «آلفرد گیوم» (۱۹۶۵ م)، «گوستاوفون گرونبام» اتریشی (۱۹۷۲ م) از جمله این مستشرقین با انگیزه های استعماری هستند. 🔻نقش ابزاری مطالعات اسلامی برای اهداف اقتصادی و سیاسی استعمار پس از رنسانس و قوت یافتن دولتهای اروپایی شکل وقوام گرفت و به تدریج جایگزین انگیزه تبشیری و صلیبی گری شد یا دست کم نسبت به آن نقش موثرتری در تعیین مسیر مطالعات شرقی و اسلامی ایفا کرد. 🔸افزایش چشمگیر فعالیت های شرق شناسی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با رویکرد نژادی و غرب محوری فلسفی برای زمینه سازی بازار یابی اقتصادی غرب در سرزمین های شرقی و پشتیبانی فکری و ایدئولوژیک از امپریالیسم صورت پذیرفت و حتی بعید نیست که با پیوستن یهودیان به جرگه ی مستشرقان و افزایش چشمگیر تعداد آنها در قرن نوزدهم، یکی از زمینه های فکری اشغال فلسطین و تشکیل رژیم صهیونیستی فراهم آمده باشد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi