﷽؛
✅ آخرین وصیت حضرت مجتبی (ع)
📝 به حضرت ابیعبدالله (ع) وصیت کرد که اگر برای دفنم کنار قبر پیغمبر (ص) و مادرم زهرا (س) مانعی پیش نیامد ، من را آنجا دفن کنید و اگر بنیامیه جلوی جنازهام را گرفتند ، با این مشرکان درگیر نشوید ؛ من راضی نیستم خونی از دماغ کسی در تشییع من بریزد . پیشبینیشان حقیقت داشت و نگذاشتند ؛ نزدیک به درگیری بین ابنعباس و بنیامیه بود ، اما ابیعبدالله (ع) نگذاشتند درگیری کامل بشود و فرمودند : بدن را برگردانید و به قبرستان بقیع بیاورید . قبر آماده شد . امام مجتبی (ع) ده سال امام واجبالاطاعهٔ ابیعبدالله (ع) بودند ؛ حالا مأموم میخواهد امامش را دفن کند ، برادر میخواهد برادرش را دفن کند . این مأموم و این برادر ارزش حضرت مجتبی (ع) را میداند . به قول ما خیلی برای ایشان سخت بود که این بدن را وارد قبر کند ؛ اما چارهای نبود ! واردقبر شد ، خودش بدن را روی دست گرفت و میان قبر سرازیر کرد . بدن را رو به قبله گذاشت ، بند کفن را باز کرد ، صورتش را روی صورت برادر گذاشت و گفت : غارتزده به کسی نمیگویند که مال از دست داده ، غارت زده به من میگویند که برادری مانند تو را از دست دادهام ...