✍شفای بیمار آلمانی
🔺🔻با توسل به امام رضا(ع)
گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید ....
🔹تنها پسرم به بیماری سختی گرفتار بود
و قادر به حرکت نبود. تمامی پزشکان خبره آلمانی از درمانش قطع امید کرده بودند و گفتند دیگر امیدی به زنده ماندن او نیست و باید با واقعیت از دست دادن فرزندتان کنار بیایید.
🔸 بسیار ناراحت و غمگین
و ناامید بودیم. در شهر محل زندگی با خانوادهای ایرانی آشنایی داشتیم. در همین ایام سخت، طی دیداری که با این خانواده داشتیم آنها از دلیل ناراحتی من و خانوادهام سوال کردند و برای آنها توضیح دادم که با چه مشکلی روبرو هستیم.
🔹این خانواده ایرانی گفتند
در ایران یک نفر هست که میتواند پسر شما را درمان کند. از او بخواهید تا این کار را انجام دهد. بسیار خوشحال شدم و از آنها آدرس مطب و چگونگی مراجعه به وی را خواستم.
🔺آنها با کمال تعجب گفتند
این آقای ما مطب خاصی ندارند باید دلت را به ایشان وصل کنید و خالصانه و با اعتقاد از او بخواهید تا پسرتان را درمان کند. من گفتم چگونه این کار را انجام دهم؟
🔸گفتند آقای ما امام رضا(ع)،
امام هشتم شیعیان است که حرم آن در مشهد قرار دارد و شما برای پسرتان نذر کنید و از همین آلمان رو به حرم بایستید و از ایشان طلب شفا و درمان کنید. گفتم اما من مسلمان و معتقد به دین شما نیستم. گفتند ایشان به همه کمک میکنند.
🔹 در منزل رو به سوی حرم نذر کردم
و با گریه به ایشان گفتم: “ای آقایی که من شما را نمیشناسم اما میگویند به همه کمک میکنید، من تنها یک پسر دارم که تمامی پزشکان از وی قطع امید کردهاند. از شما میخواهم درمانش کنید تا از دستش ندهم. تنها امیدم به شماست کمکم کنید”.
🔸 ۲۴ ساعت از این موضوع نگذشته بود
که خانمم با عجله آمد و شگفت زده گفت “سریع بیا، پسرمان در حال راه رفتن است”. با عجله و شگفت زده رفتم و دیدم پسرم از جایش بلند شده و با سلامت کامل راه میرود.
🔺 باورم نمیشد. گفتم
پسرم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: پدر زمانی که خواب بودم. دیدم که در اتاقم باز شد و آقایی وارد اتاق شد.
🔹با ورودش، نوری تمام اتاق را فرا گرفت.
کنارم آمد و گفت “از جایت بلند شو” گفتم من بیمار هستم و قادر به حرکت نیستم نمیتوانم بلند شوم. گفت “شما میتوانی حرکت کنی، بلند شو. پدر و مادرت خیلی ناراحت و نگران شما هستند. بلند شو”.
🔺پسرم میگفت احساس کردم
دست و پایم قادر به حرکت هستند و میتوانم راه بروم و بلند شدم و شروع به حرکت کردم.
🔸پس از شفا و درمان پسرم،
برای ادای نذر خود تصمیم گرفتم به ایران و شهر مشهد بیایم و اکنون آمدهام تا مبلغی را که نذر کردهام به حرم تحویل دهم.
🖊 [ نقل خاطره یکی از خدام حرم
در برنامه زنده “زنده رود” روز جمعه ۱۴ شهریور ۱۳۹۳ شبکه اصفهان ]
🔷کانال
با
#امام_خامنه_ای تا
#ظهور
#تبیین مواضع و حمایت از
#ولایت و
#رهبری
http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee