شروه دشتی در مرگ برادر »
عمری را زحمت ● بیجا کشیدم … !!
ای دلم دیوانه و دیوونه تر شد … !!
خراب و کهنه و ● پوسیده تر شد … !!
روزگار ای گلی گم کرده ام میجویم او را … !!
به هر گل میرسم میبویم اورا … !!
گل من یک ● نشانی در بغل داشت … !!
وای گلم پیراهن کهنه ● به تن داشت … !!
هفت هشت روزه که بوی گل نیومد … !!
صدای نغمه ● داداش نیومد … !!
برید از باغبون گل بپرسید