🔹روزه گرفته بودیم من شب قبلش از آقا نوید خواسته بودم که برای اینکه معنویت و برکت جلسه بیشتر شود هر دو با زبان روزه حرف بزنیم
🔹آقا نوید هم قبول کرد و گفت باشه؛ من به نیت آقا رسول گل روزه میگیرم, شما همیشه گل سرسبد زندگی ما بودید
🔹 همینطور قدم میزدیم و حرف میزدیم ،سر مزار شهید سید محمد حسین میردوستی که رسیدیم آقا نوید گفت: یه خبر خوبی میخوام بهتون بدم میخوام پیگیری کنم و اگه بشه خطبه عقد رو آقا بخونن. شهدا هم داشتند همراه من از شنیدن این خبر لبخند میزدند
🔹رسیدیم پیش شهدای قطعه چهل، همین جا بود که من گفتم میخواهم از
#شرط و شروط های خودم حرف بزنم اسم این سه شرط را هم گذاشته بودم «
#مهریه_معنوی»
🔹آقا نوید انگشتش را کشید روی صندلی بعد دستمال تا شدهای از جیبش درآورد و خاک صندلی را گرفت همینطور که مینشست گفت خدا به ما رحم کنه
من هم خندیدم و شروع کردم به شمردن شرطها ؛
🌟اول اینکه میخواهم به من قول بدید که من بعد از
#ازدواج هم بتونم بیام پیش شهدا حتی اگه شده هفته ای یه بار زیارت یه شهید گمنام هم باشه قبوله
🔹طبیعی بود که آقا نوید این
#مهریه را با جان و دل قبول میکند
🌟 دوم ؛شفاعت, باید من رو شفاعت کنید اون دنیا,برای این قلم از مهریه معنوی اما شرط گذاشت «به شرط اینکه دعای شهادت برام بکنید»
🔹 وقتی هم که در جوابش گفتم ان شاء الله عاقبت شما به شهادت باشه گفت ان شاء الله با هم ،
برایم از
#شهدای_خانم و شهیده توران اسکندری که در انفجار حله شهید شده بود مثال زد و گفت منم برای شهادت شما دعا میکنم
🌟سوم اینکه معرفت و درکی رو که روزیتون میشه به منم بگید، نفقه و رزق معنوی من باشه که براتون واجب بشه اصلاً
#گزیده_کتاب
#شهید_نوید📚
#مهریه_معنوی
📚
@Ketab_Va_Ketabkhani