ایام دانشجویی رفته بودیم راهیان نور و سر مزار شهدای گمنام. یکی از بچهها که تو خط این چیزا نبود و اولین بار این فضا رو تجربه میکرد یهو با گریه همراه با عربده زد تو سرش و گفت: الهی بمیرم! همهشون هم با هم داداش بودن، اسم بابای همهشون روحالله بوده😐😂
#طنز_جبهه