ماجرای کیسهای که به دنبال کفن رفت
این مدرس عرفان اسلامی با اشاره به داستانی که از همسر شهید دستغیب نقل شده است اذعان داشت: ابتدای کتاب بهشت جاودان شهید دستغیب آمده که همسرشان بعد از شهادت میگوید: هنگامی که خلعتی (کفن) ایشان را بیرون آوردم، در میان پارچههای کفن، کیسهای دوخته شده از پارچه سفید یافتم، متحیر شدم این دیگر برای چیست؟ آن را کنار گذاشتم و بقیه تکهها و پارچهها را دادم.
یک هفته گذشت، اربعین حسینی (هفتم شهدای جمعه خونین شیراز) بود، قضیه خوابهایی که شب پیش از روز هفتم شهادتشان دیده شده بود که پارههای بدن آقا هنوز لای دیوارها و پشت بامها و بر سر درختهای خانههای مجاور باقیمانده است. وقتی معلوم شد این خوابها درست است هیاهویی در شهر افتاد. گوشتها را جمع آوری نمودند و از من کیسهای جهت جا دادن آن خواستند.
فورا به یاد آن کیسه همراه خلعتی افتادم، رفتم و آن را آوردم و به بعضی از بستگان دادم و جریان را گفتم؛ که آقا از پیش این کیسه را جز کفنی خود به حساب آورده و از قبل تهیه کرده است. گویا به ایشان الهام شده بود که برای تکه پارههای باقیمانده بدنشان کیسه مخصوص لازم است.
شب هنگام (شب جمعه بعد از اربعین) با حضور دستههای عزاداری، پایین قبر را شکافتند و کیسه مزبور را دفن کردند.
☞→
@KhanevadehMontazeran 🌼
•۰۰۰۰۰┅═✧❁ ☁️ 🔆 ☁️ ❁✧═┅۰۰۰۰۰•
انا لله و انا الیه راجعون
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
السلام علیک یا ابا صالح المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف