‏وارد خونمون شدم دیدم لامپا خاموشه همه باهم شمع روشن کردن داییمو دیدم سریع بغلش کردم گفتم ؛ مرسییی دایی ، این همه راه واسه تولدم اومدی ، نوکرتم بقرآن.. بعدش رفتم سمت بابام بغلش کردم گفتم ؛وااای پدر جان اصلا باور نمیشهههه بابام گفت : احمق این هندی بازیا چیه درمیاری ، برقا رفته😐😂 🆔https://eitaa.com/joinchat/1293484478C1fc422cd15💯