.
باز بوی پائیز...
عطر خاطرات دلانگیز...
و صندلی خالی از تو...
رقص برگهای زرد و سرخ و قهوهای...
بوی باران...
و صندلی باران زدهی بی تو...
مردِ پاکبان برگهای شهر را به جارو میسپارد
اما من و برگهای روی صندلی...
هنوز سالهای نبودنت را میشماریم...
بهمنپیرایشفر
@Loveyoub