يك شب رفتم پيش دكتر چمران، ديدم همه چراغها خاموش است.
در زدم، گفتم آقای دكتر، جواب دادند بيا من داخل سالن هستم.
رفتم داخل ديدم كه ايشان شمعی را روشن كردهاند و دارند میخوانند و مینويسند.
گفتم كه آقای دكتر برق كه هست چرا روشن نمیكنيد!
گفت كه شما اين را بگو كه با من كار داری يا برای مسائل مدرسه آمدهای.
گفتم كه برای مسائل مدرسه آمدم.
گفت كه خب می توانی چراغ را روشن كنی.
گفتم كه چرا شمع گذاشتید؟
گفت اين شمع، مصرف شخصی من است و من الان دارم كار خودم را انجام ميدهم و پول برق مدرسه را كه از جيب خودم نمیدهم.
اين پول برق را بقيه می دهند.
بهخاطر همين برای كارهای شخصی خودم نبايد از اين برق استفاده كنم.
پ.ن.
برای شهید شدن باید شهید زندگی کرد...👌
خاطره ای از لبنان و مدرسه ای که تاسیس کردند.
#مکتب_امام_خمینی
#شهید_مصطفی_چمران
@MFT_reyhanatonnabi🖤