گفتگوی تسنیم با مهدی عبداللهی 1️⃣
در ابتدا توضیحی در رابطه با حیات علمی مرحوم آیتالله مصباح یزدی بفرمایید.
حجت الاسلام عبداللهی: آیه الله مصباح یزدی بهعنوان یکی از شاگردان ممتاز علامه طباطبایی، در عمر پربرکت خویش همواره به تحصیل، تحقیق، تألیف و تدریس اشتغال داشتهاند. ایشان تدریس تفسیر، مباحث اخلاقی و تربیتی را از مدرسه حقانی آغاز کردند و در همین مدرسه کتابهای فلسفتنا و اقتصادنای شهید صدر را درس میدادند. در سالهای بعد در مؤسسههای در راه حق، باقرالعلوم(ع) و امام خمینی(ره)، اسفار، شفا و... را تدریس میکردند.
آیتالله مصباح یزدی بیش از یکصد اثر در زمینه تفسیر قرآن، فلسفه اسلامی، عقاید و کلام، اخلاق و اندیشه سیاسی اسلام دارد. از جمله مهمترین این آثار میتوان به آموزش فلسفه، تعلیقۀ علی نهایة الحکمة، آموزش عقاید، دروس فلسفه اخلاق، شرح برهان شفا، شرح الهیات شفاء، شرح اسفار و معارف قرآن (تفسیر موضوعی قرآن در 9 جلد) اشاره کرد.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز استاد مصباح، مبارزه علمی با التقاطها، دفاع از آموزههای اسلامی و پاسخگویی به شبهات است که هم پیش از انقلاب اسلامی و هم پس از آن بهروشنی در فعالیتهای ایشان قابل مشاهده است، بیسبب نیست که مقام معظم رهبری درباره ایشان فرمودند: «اگر خدای متعال به نسل کنونی ما، این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری استفاده کند، اما بهلطف خدا، این شخصیت عزیز و عظیم القدر، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر کرده است». بیتردید شخصیت ایشان وجوه فراوان علمی، سلوکی، سیاسی، مدیریتی داشت که از هر یک از آنها باید در جای خود بهتفصیل سخن گفت.
ایشان در طول عمر شریفشان دغدغه برقراری رابطهای مناسب میان حوزه و دانشگاه را داشتند، این دغدغه از چهزمانی در ذهن ایشان به وجود آمد و ایشان در این راستا چه فعالیتهایی را انجام دادند؟
حجت الاسلام عبداللهی: آیت الله مصباح با سیره علمی و عملی خود پیش از انقلاب و از دهه 30، برای ایجاد الفت میان حوزه و دانشگاه می کوشید و پس از پیروزی انقلاب نیز، با تأسیس دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مهمترین گام را در ایجاد مفاهمه و آشنایی حوزه و دانشگاه برداشت.
رژیم طاغوت سعی داشت حوزویان و دانشگاهیان را نسبت به یکدیگر بدبین کند. از این رو، پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی، چنان برای جدایی حوزه و دانشگاه تبلیغ شده بود که نگرش غالب آن بود که اهالی حوزه، دانشگاهیان را طیفی غربگرا و بدون علاقه به دین میدانستند و دانشگاهیان نیز، حوزویان را متحجر، عقبمانده و مخالف علم و پیشرفت معرفی میکردند. از این رو، برخی از اندیشمندان اسلامی مانند شهید باهنر، شهید مفتح، شهید بهشتی و شهید مطهری برای از بین بردن این بدبینیها تلاش کردند.
استاد مصباح از همان سال ورود به حوزه علمیه یزد، به مطالعه و تحصیل دروس حوزوى اکتفا نکردند و از روى علم دوستى و حقیقت جویى، در کلاسهاى فیزیک، شیمى و... و نیز زبانهاى خارجى فرانسوى و انگلیسى، که به همت روحانى دانشمندى به نام «محقّق رشتى» تشکیل شده بود، شرکت جستند.
پس از ورود به حوزه علمیه قم، رواج افکار و تبلیغات مارکسیستى سبب شد تا استاد به منظور پاسخگویى به شبهات و دفاع از حریم اندیشه دینى، آشنایى با فلسفه هاى غربى را در دستور کار خود قرار دهند. به این ترتیب ایشان باید براى یافتن زبانى مشترک در بحث و مناظره با تحصیلکردگان دانشگاهى، نظریهها و اصطلاحات خاصِ علوم انسانىِ دانشگاهى را فرا میگرفتند. به این منظور با مشورت و همت آیت الله شهید دکتر بهشتی که آن زمان مدیر دبیرستان «دین و دانش» قم بود، قرار شد کلاسى در دبیرستان تشکیل شود تا عدهاى از فضلا و طلاب حوزه در آن شرکت کنند.
در این کلاسها زبان خارجى و نیز معلومات دبیرستانى و دانشگاهى در رشته هاى فیزیک، شیمى، فلسفه علم، متدولوژى، ریاضیات و جامعه شناسى تدریس مىشد. استاد از ثمرات ارزشمند آن کلاس ها، این گونه یاد مى کند: «شرکت در آن کلاس باعث شد که با اصطلاحات روز بیشتر آشنا شویم و بیشتر بتوانیم با قشر دانشگاهى تفاهم داشته باشیم؛ و طبعاً چون پاسخهایى که ما در مباحثات و گفتگوها میدادیم با اصطلاحات خودشان آمیخته بود، برایشان بیشتر قابل درک بود، و همین سرمایهاى شد که ما در دورههاى بعد تاحدودى بتوانیم نقش وساطت میان حوزه و دانشگاه را ایفا کنیم و بعدها دفتر همکارى حوزه و دانشگاه را تشکیل دهیم».
✍️ مهدی عبدالهی
🆔
@MAbdullahi