نامه محمدخاتمی به رئیس جمهورآمریکا"جورج دبلیوبوش"مبنی برآمادگی ایران برای خلع سلاح حزب الله درزمان ریاست جمهوری خود👇
رادیو بیبیسی، زمینة نامه را اینگونه فاش کرد. «آوریل 2003 میلادی، در شرایطی کهتانکهای آمریکایی در خیابانهای بغداد حرکت میکردند، این نگرانی در تهران شدت میگرفت که شاید پس از عراق نوبت ایران باشد. یک ماه بعد، ایران در اقدامی بیسابقه و با واسطة سوئیسیها نامه برای دولت آمریکا فرستاد که در آن آمادگی خود را برای حل همة اختلافها اعلام کرده بود. در این نامه، ایران نه تنها از دست برداشتن از حمایت گروههای فلسطینی سخن به میان آورده بود، بلکه پیشنهاد داده بود برای خلع سلاح حزبالله تلاش کرده و تمام فعالیتهای هستهای خود را شفاف کند. در ازای این هم، از آمریکا خواست از رفتار خصمانه خود نسبت به جمهوری اسلامی دست بکشد و در بیانیهای تصریح کند که ایران جزو محور شرارت نیست.»
محمدحسین عادلی که در آن زمان معاون وزیر امور خارجة ایران بود میگوید: «آن نامه برای آمریکاییها فرستاده شد تا نشان دهد که ما آمادة گفتوگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاستهای محمد خاتمی بود که میخواست همة راههای مسالمتآمیز را بیازماید.»
لری ویلکینسون، رئیسدفتر کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا، میگوید: «تنها چیزی که من دیدم گزارشی بود از اینکه چنین نامهای دریافت شد، و پاسخی که از طریق مقامهای سوئیسی برای ایران فرستاده شد. پاسخی شبیه به اینکه چطور به خود اجازه میدهید چنین پیشنهاد «گستاخانهای» بدهید.»2
اگرچه مسئولین دولتی از جمله عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت، وجود چنین نامهای را تکذیب کردند ولی «دنیس راس» مشاور ارشد جرج بوش پدر و پسر، در مقالة خود- که در مجلة نیوزویک چاپ شد- نام نویسندة نامه یعنی صادق خرازی، معاون وزیر امور خارجة دولت خاتمی را به عنوان تنظیم کنندة نامه، اسم برد. با انتشار این مقاله و افشای نام نویسندة نامه، صادق خرازی در جلسة بعدی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران به وجود این نامه اعتراف کرد و گفت: «در سال 2003م دیوار بیاعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند، به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامهای به آمریکا نوشت و همراهیاش با برخی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا مثل سازش فلسطین و لزوم تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای را اعلام کرد!»3
البته آمریکا به این نامة اصلاحطلبان توجهی نکرد و به صورت تحقیرآمیز حتی آن را بررسی هم نکرد! و بلکه آن را گستاخانه ارزیابی کرد! اما روی کار آمدن دولت احمدینژاد، توهّم آمریکا از به سازش کشیدن جمهوری اسلامی را از بین برد.
پانوشتها:
1- نقل از سودای سکولاریسم، صص 272 و273 و سیاست خارجی دولت خاتمی، صص 152-154.
2- سودای سکولاریسم، ص 274.
3- همان، ص 276."