علماى اخلاق مى‌گویند هدف تعلیمات اخلاقى دو چیز است: ❇️اول راهنمایى فکر و تقویت قوه تمیز و تشخیص به طورى که هرکسى شخصاً بتواند موجبات فضیلت و شرافت را تمیز بدهد، خوب را از بد تفکیک کند، خیر حقیقى و شر حقیقى را باز شناسد. ❇️دوم تقویت اراده که پس از آنکه خوب و بد و خیر و شر را تشخیص داد، به خود تکانى بدهد و به کار ببندد و اگر احیاناً به کار بستن آن دشوار و سخت و برخلاف تن‌آسایى و راحت‌طلبى بود از زیر بار شانه خالى نکند. مى‌گویند هدف تعلیمات اخلاقى تنها شناساندن اصول و قواعد کلى و بیان تئوریها و فرضیه‌ها نیست، بلکه باید راه تشویق و تحریک و تقویت اراده بر انجام اعمال خیر نیز مورد توجه قرار گیرد. ✅ارسطو در کتاب نفیسى که در اخلاق از او به یادگار مانده مى‌گوید: تنها به بیان ماهیت فضیلت و تشریح و تفسیر مزایاى اخلاقى نباید قانع شد، بلکه را باید ریاضت داد تا عملاً فضایل را صیانت نماید. وى معتقد است که باید وسائلى فراهم نمود که عملاً افراد و بالنتیجه اجتماع را صاحب فضیلت و شرافت اخلاقى نمود. براى ما مسلمین بسى افتخار است که در دیانت مقدسه اسلام علاوه بر آنکه گرانبهاترین راهنماییهاى اخلاقى از زبان قرآن و کلام الهى و از زبان پیشوایان بزرگوار دین به ما رسیده، قسمت مهمى دستورهاى عملى نیز وارد شده که به کار بستن آنها براى تقویت اراده و ایجاد تعادل روحى و اخلاقى بسیار مفید و لازم است. علامت و نشانه تعادل اخلاقى و قوّت اراده، بر خویشتن است. تمام فضیلتها از اینجا سرچشمه مى‌گیرد و همین خصیصه است که در زبان دین تقوا و عدالت نامیده مى‌شود. متقى بودن یعنى قدرت و تسلط بر پرهیزکارى، بر دورى جستن از گناهان، بر کناره گرفتن از معصیت خدا، بر افسار زدن به هواها و تمایلات شیطانى. از کسى که بر اوضاع کشور وجود خودش تسلط ندارد چه انتظارى مى‌توان داشت‌؟ به قول حکیم سنایى:  بر خود آن را که پادشاهى نیست     بر دگر کس تو پادشه مشمار https://eitaa.com/Mahdiaazemate