🌅 صبح طلوع کرد و همهمان را عزادار کرد
◽️ کاری با او نداشته باشید، بگذارید گریه کند. این خود مرحمی بر درد اوست؛ حداقل بغض خود را فرونمیخورد. زمان که بگذرد، حالش بهتر میشود.
◾️ چهل روز گذشت… بعد از لباسِ مشکی به تنکردن و زارزدن و خاک بر دهان و سر ریختن، صبح طلوع کرد و همهمان را عزادار کرد.
◽️ اما حالمان بهتر نشد… پس مجبور شدیم برای دلمان هم که شده دل به دریای کربلا بزنیم. نمیدانم چرا، اما دوست دارم در راه اربعین خار بر پایم برود و تشنگی بکشم. من اصلاً برای اذیت شدن آمده بودم، اما او مهربانتر از این حرفها بود. آب که بماند، انواع آبمیوهها بود که به اصرار باید میخوردی. خبری از خار نبود، اما ماساژور زیاد پیدا میشد!
◾️ اگر به دنبال سختی هستی که مرحم دردت باشد، در سرزنشها و انتظار برای امام زمانت به دنبالش بگرد… شاید مرحم و هدیهٔ ناقابل برای آقایی باشد که کشتهٔ اشکها است. پس زیارتتان قبول و التماس دعا.
🔘
#دلنوشته_مهدوی ویژهٔ
#اربعین
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
T.me/joinchat/P8nsdDOK1w-X56wP