تا سر زلف پریشان تو چین‌درچین است زیر هر چینی از آن، جای دل غمگین است بی مه روی بتان، شب همه شب تا به سحر دامن و دیده‌ام از اشک، پر از پروین است شیوهٔ کوهکنی، شیوهٔ فرهاد بود صفت حسن‌فروشی، صفت شیرین است باغ حسن تو چه باغی‌ست که پیوسته در او سنبل و نرگس و ریحان و گل و نسرین است؟ عاشق ار خواب سلامت نکند نیست عجب عشق را درد بود بستر و غم، بالین است وحدت از صومعه گر رخت به میخانه کشید عارف حق نگر و رند حقیقت بین است 🔵🔷🔹وحدت_کرمانشاهی ┏━ 🔵🔷🔵 ━┓ ⠀@MAHOUR24 ┗━ 🔷🔵🔷 ━┛