#یک_روایت_واقعی
دقیقا بعد از نماز صبح🤲 و دعای ندبه خوابیدم 😴
ساعت نزدیکای ۶ صبح بود دیدم مادرم میگه دروغه پدرم از جای خود بلند شد و به تلویزیون نزدیک شد
خواب و بیدار بودم زیاد چیزی متوجه نمیشدم
فقط فهمیدم هی میگن دروغه
حس کردم خبری از حاج احمد متوسلیان شده(اخه اون روزا شایعه کرده بودن پیدا شده)
گفتم خب خداراشکر ولی چرا اینقدر خانواده نگران هستند
از رخت خواب بلند شدم و اومدم بیرون و گفتم چی شده
گفتن حاج قاسم شهید شده و همون موقع قرآن پخش کردند🖤💔
یه لحظه شوک بهم وارد شد هیچی نمی فهمیدم 😭
یه لحظه حس کردم امنیت نداریم 👮♂⚔
لحظه خیلی بدی بود پاهام سست شده بودن نمیتونستم راه برم
بعد از چند دقیقه که فهمیدم دروغ نیست نشستم و اشکام جاری شدن .🖤💔
تا مدت ها چیزی نمی فهمیدم نه از زندگی نه از درس خیلی بد بود
ولی........
ما انتقام میگیریم 💪👊
قاسم یعنی.....ق:قسم که الف:انتقام س:سختی م:میگیریم
پ.ن 👈 شماهم میتونید روایت هاتان را از لحظه شنیدن خبر شهادت
#حاج_قاسم و اولین واکنشتان نسبت به این موضوع را باهشتک
#یک_روایت_واقعی با ما به اشتراک بگذارید تا با اسم خود شما دل گویه ها و روایت های واقعی
تا را بخوانیم
👇👇
🆔
@F_mokhtari_1382