📌تحلیلی بر کتاب« کارگران بی‌طبقه»/ علیرضا خیراللهی/ انتشارات آگاه 🔹با توجه به رویکرد سیاسی مطالعۀ نویسنده، می‌توان از این مباحث ارائه‌شده نیز گرایش نویسنده به دولت‌های حداقلی نئولیبرالی را گمان زد. در روند کار نویسنده در فصل‌های ابتدایی، می‌توان خلأ بروزنیافتن اطلاعات آمار جهانی برای مقایسۀ کارگران ایران با کارگران خارجی و وضعیت قوانین حقوقی و سندیکا‌های خارجی و ایرانی را دید؛ چراکه صرفاً به این مسئله اشاره شده است و اهداف و مبانی آن برای پذیرفتن آن‌ها مطرح نشده است. به‌قول نویسنده، در قوانین اصلاحی و تلاش دولت‌ها برای اصلاحات قانون کار و سرانجام نافرجام آن‌ها تقریباً همه‌چیز روی کاغذ پیاده شده است و رابطه‌ای با عمل بیرونی و برون‌داد ندارد و جالب اینکه صحبت‌های نویسنده نیز چنین است. 🔹اشاره‌نکردن متن کتاب به اعتراضات ماهیتی کارگران در دولت یازدهم و نشانه‌گیری دولت نهم و دهم برای نمایان‌کردن مصداق بی‌توجهی دولت‌ها به موضوعات اتحادیه‌های کارگری نیز درخور نقد است. متأسفانه و با عرض پوزش، سوگیری‌های نویسنده در متن کتاب از حدود چهل عدد بیشتر است که به‌صرف یاد‌کردن عنوان آن‌ها، متن تحلیلی، بسیار کسل‌کننده خواهد شد؛ لذا از پرداختن به تمامی آن‌ها در اینجا خودداری شده است. 🔹در فصل پایانی تنۀ اصلی کتاب (تعیین سطح دستمزدها) مطالب جالب و مفیدی ارائه شده است که برخلاف فصل‌های گذشته، جبهه‌گیری‌های سیاسی نویسنده در کتاب، کاهش چشمگیری داشته است. علاوه بر آن، با ارائۀ مطالب تحلیلی و تحقیقی محقق، دسترسی و فهم آسانی در اختیار مخاطب گذاشته شده است. در جای دیگری از مباحث انتهایی فصل‌ها، نویسنده یادداشت کرده است که کارگران ایرانی از ارزان‌ترین کارگر‌های جهان به حساب می‌آیند (ص۲۱۷). این جملۀ جهشی نویسنده، بدون تکیۀ محکم استدلالی و آماری، جای نقد و بحث بسیار دارد. اما در آخر باید گفت که نویسنده کارگران را هنوز به مفهوم عمیق چانه‌زنی و قدرت طبقاتی و سازمانی و ساختاری‌شان، آن‌طور که باید، نرسانده است و هنوز جای درک ملموس‌تر این موضوع توسط متفکران و فعالان بازار سیاست وجود دارد؛ چراکه این مسائل روی کاغذ‌ها نوشته شده است و به‌قول معروف، نان و آبی برای کارگران نمی‌شود و هنوز طبقۀ کارگر نمی‌داند باید دنبال چه‌چیزی باشد. 📌متن تکمیلی این بخش از شمارۀ پنجم «» را در سایت مجمع ناشران انقلاب اسلامی بخوانید. http://eitaa.com/MajmaNasheran