گزارش روز 🔰بازنشسته سیاسی! «مهدی آیتی» از فعالان اصلاح‌طلب پنجشنبه، ۲۳ دی‌ماه در اظهاراتي مطرح كرده است: «تمام احزاب و شخصیت‌های سیاسی تاریخ‌مصرف دارند؛ یک تولد و یک غروب و پایان دارند...اگر کسی فکر کند حزبی چندین سال می‌تواند بماند و رهبری یک جریان را داشته باشد اشتباه است. آقای خاتمی باید اعلام بازنشستگی سیاسی کند... بازنشستگان سیاسی نیز باید کتاب خاطرات سیاسی بنویسند... متأسفانه کاری که سیاست‌مداران ما انجام می‌دهند این است که فکر می‌کنند تا لحظه مرگ باید در عرصه مدیریتی باشند». 👈گزاره‌های خبري: ساده گذشتن از کنار «تیر خلاص بر شقیقه اصلاح‌طلبان» زیباکلام تا بیان «مرگ اصلاح‌طلبي» از زبان چهره‌های این جریان، خطاست؛ 1️⃣ علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب (شنبه، 25 دي 1400) ازجمله افرادي است كه صراحتاً از آلودگی اصلاح‌طلبان به قدرت می‌گوید: «می‌توانیم بگوییم اصلاح‌طلبان موجود، آلوده به قدرت و نگاهشان نیز به قدرت معطوف شده و نمی‌توان از آن‌ها انتظار داشت که رسالت اصلاح‌طلبی را پیش ببرند». 2️⃣اسماعیل گرامی مقدم، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی (چهارشنبه، ۲۲ دی ۱۴۰۰) از ریزش وجهه کاریزماتیک سید محمد خاتمی، به‌عنوان رهبر جریان اصلاح‌طلب در کشور سخن گفته است. وي اصلی‌ترین دلیل کاهش اعتبار خاتمی را در بی‌نتیجه بودن ماجرای «تَکرار می‌کنم»ها برمی‌شمرد: «به‌هرحال هرکدام از رهبران جبهه اصلاحات نقش کاریزماتیک خود را دارند؛ اما دیگر تا حدی شخصیت‌های کاریزماتیک کارکرد پیشین خود را از دست داده‌اند. آقای خاتمی ویژگی‌های منحصربه‌فردی دارد ... اما باید بپذیریم که کارهای تشکیلاتی تا حدی جای نقش‌های کاریزماتیک را گرفته است». 3️⃣ روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد در سرمقاله ۱۲ دی‌ماه خود با انتشار یادداشتی کم‌سابقه و یا شاید بی‌سابقه، به تهی بودن اصلاحات و اصلاح‌طلبی پرداخته است و اذعان می‌کند که اگر خود رئیس دولت‌های اصلاحات هم به‌جای همتی کاندیدا می‌شد و در جریان انتخابات حاضر می‌شد، میزان رأی او از 2.5 میلیون رأی همتی فراتر نمی‌رفت. 4- چندي پيش جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفتگو با خبرگزاری برنا، در انتقادی صریح و جدی به جریان اصلاحات، گفت: «بسیاری از احزاب اصلاح‌طلب خانوادگی شده‌اند و بسیاری از آن‌ها در حالی حکومت را به انحصارطلبی متهم می‌کنند که خود احزاب انحصارطلب هستند». نكته پاياني: به‌وضوح پيداست که جریان اصلاح‌طلبی نه مانند دهه ۷۰ و نه حتی دهه ۹۰ در میان مردم مورد اقبال و اتکا نیست. باور منتقدان بر این است که یا مردم پذیرفته‌اند که اصلاح‌طلبی در مسیر اولویت‌های آنان نیست یا رقیب توانسته با اثبات در رفتار و عملكرد خود، این گزاره را در ذهن جامعه معتبر سازد. با سيري در رفتار و عملكرد جريان اصلاحات طي سال‌های گذشته، تأکید بر اين ادعا دور از ذهن و واقعيت نيست كه نظام فکری و ساختاری اين جريان در حوزه‌های گوناگون ازجمله اقتصادی، سیاسی، اجتماعي و ... ممکن است در ظاهر رنگ و لعاب داشته باشد، اما عملاً نمی‌تواند نجات‌بخش مردم و کشور باشد. ✍️