🔰حالا نوبت است 🔸رئیسی به مطالبه تغییر دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی پاسخ داد و سعیدرضا عاملی از دبیری این شورا برکنار شد 🔹 بالاخره پس از یک سال و نیم از عمر دولت سیزدهم، رئیس جمهور دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را تغییر داد. یکی از انتقادات و مطالبات مهم از دولت رئیسی، تاخیر در جابجایی مدیران جایگاه‌های مهم و تاثیرگذار بوده است؛ در پی غائله پائیز ۱۴۰۱ ضعف دبیرخانه سه شورای عالی مهم کشور یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ملی و شورای عالی خود را نشان داد و آثار مخرب این ضعف در مدیریت و کنترل اغتشاشات بر پیکره جامعه ضربه وارد کرد. 🔹اکنون در اولین تغییر در خصوص تحقق مطالبه تغییرات سه گانه در این سه شورا، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر کرد و سعیدرضا عاملی که با پیشنهاد حسن روحانی به این سمت منصوب شده بود، از این شورا رفت. انتقاد به عملکرد شورای انقلاب فرهنگی در بیان دلسوزان فرهیخته انقلاب و همچنین در سخنان رهبر فرزانه انقلاب، محدود به دوره دبیری عاملی نبوده و نیست اما دوران مدیریت او را شاید بتوان ضعیف‌ترین دوره شورای عالی انقلاب فرهنگی نامید. به خصوص در دوره ریاست حسن روحانی که تقریبا تمایلی به حضور در جلسات نداشت و در همان معدود حضورش هم با انتقادات شدید از سوی اعضای برجسته و انقلابی شورا مثل حسن رحیم پور ازغدی مواجه شده بود. 🔻اکبری، حامی ماندن شمخانی در دبیرخانه شعام اکنون نوبت ایجاد تحول و تغییر در دو دبیرخانه مهم دیگر است. علی شمخانی بی شک گزینه جدی تغییر است؛ به ویژه با اجرای حکم اعدام علیرضا اکبری معاون سابق او و یکی از مدیران نزدیک به شمخانی طی سالیان گذشته به جرم جاسوسی و ارتباط با ام آی‌سیکس، گمانه زنیها درباره رفتن شمخانی جدی تر شده است. 🔹هر چند فارغ از این مساله، نحوه مدیریت دبیرخانه این شورا در اغتشاشات اخیر به خصوص در مورد نحوه مقابله با سلبریتی‌ها و برخی رسانه‌ها سوال برانگیز بود و مورد انتقاد کارشناسان و چهره‌های انقلابی قرار داشت. 🔹اما بررسی سوابق اکبری ما را متوجه یک نکته مهم می‌کند که نقش نفوذی‌ها در ابقا و دوام مدیریت برخی مدیران ناکارآمد چقدر جدی و تاثیرگذار است. اکبری در یادداشتی که سایت دیپلماسی ایرانی در سال ۹۶ آن را منتشر کرده، تلاش می‌کند ابقای شمخانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را به نفع نظام و کاری عاقلانه جلوه دهد. طبیعی است اکنون که موقعیت اکبری برای ما برملا شده آن یادداشت را با نگاه دیگری می‌خوانیم. 🔹در واقع اکنون سوال این است آیا یادداشت اکبری به عنوان نفوذی سرویس‌های بیگانه در مدیریت کشور، در راستای انجام ماموریت‌ها و نقش محوله‌اش بوده یا صرفا از روی علاقه و نگاه شخصی ماندن شمخانی را توجیه کرده است؟ هر چند نگاه شخصی و علاقه فردی که در حال انجام ماموریت برای دشمن است نمی‌تواند معیارها و سنجه‌های دقیق عقلانی و انقلابی داشته باشد و می‌توان گفت با هر نیتی این یادداشت نگاشته شده، قطعا نفع انقلاب و مردم در آن لحاظ نشده بوده است. 🔹اکبری در بخش‌هایی از یادداشت خود می‌نویسد: «آقای روحانی، شروع بسیار قدرتمندی در شورای‌عالی امنیت ملی داشت. از نیمه سال ٦٨ به بعد، دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، انصافا یکی از مقتدرترین، منظم‌ترین، پرکارترین و ثمربخش‌ترین نهادهای اندیشه ساز، سامانده، و اداره کننده امور امنیت ملی نظام شد... با انتخاب آقای روحانی به عنوان رییس جمهور دوره یازدهم، زمینه برای بازگشت منطق امنیت ملی، بر دستگاه‌های مربوط، از جمله مغز و مرکز تصمیم سازی و کنترل امور، شورایعالی و دبیرخانه امنیت ملی، فراهم شد.» 🔹اکنون شاید معما حل گشته و روشن است منظور اکبری از بازگشت منطق امنیت ملی بر مغز و مرکز تصمیم سازی نظام چه بوده است. اما عجیبتر اینکه او در ادامه می‌نویسد: «پیشتر نیز عرض کرده‌ام که، بدون تعصب و بدون تردید، اگر آقای شمخانی در موضع دبیری شورای عالی امنیت ملی نبود، ایجاد توافق و هماهنگ سازی دیگر اقطاب و نهادهای قدرت در کشور، بر سر مساله‌ای مانند برجام، بسادگی امکان نداشت.» 🔹شاید اکنون وقت آن است که کلیه روندهای منجرشده به امضای برجام یکبار دیگر توسط نهادهای امنیتی بازنگری شود و نقش نفوذی‌هایی مثل اکبری در روند تصمیم سازی مسئولان و تصویب خسارتنامه ای به نام برجام برای مردم روشن شود؛ از سوی دیگر نقش مسئولان بالادستی مثل روحانی و ظریف در رشد و نقش آفرینی افرادی مثل اکبری نیز باید مشخص شود. 🔹اکنون با برکناری سعیدرضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی امیدها برای رفتن شمخانی و ایجاد تحول جدی و منطبق با رویکردهای دولت سیزدهم در این دبیرخانه نیز دو چندان شده است. http://eitaa.com/fatemiioon_news