#احسن_القصص
☘آیت الله کوهستانی (٣٢)
وقتی دیشب وارد منزل ایشان شدیم، اطاق بزرگی طرف راست و چند اطاق کوچک روی سر درب منزل طرف چپ بود که طلاب در آن استراحت کرده بودند و در مقابلمان، درب کوچکی بود که به قسمت اندرونی منزل ایشان می رفت. ما به آن جا رفتیم. قبل از این که به درب اطاق خواب آقای کوهستانی_ره_ برسیم، ارواحی همراه من بودند، گفتند: این جا خانه یکی از اولیای خداست.
⚡️⚡️⚡️
گفتم: اسمش چیست؟ گفتند: شیخ محمد کوهستانی_رضوان الله علیه_سپس اضافه کردند که: اگر ما را راه بدهند و ایشان بیدار باشد از او استفاده خواهیم کرد. ولی متاسفانه وقتی به درب اطاق خواب ایشان رسیدیم، دو نفر ملک حافظ ایشان بودند و از ورودمان جلوگیری کردند و چون اصرار کردیم ،فقط به من اجازه دادند که از بیرون اطاق ایشان را ببینیم ولی ایشان خواب بودند.
⚡️⚡️⚡️
در این جا خصوصیات قیافه مرحوم آقاجان_حضرت آیت الله کوهستانی ره_ را شرح داد که مطابق واقع بود و بلکه تمام آن چه از نشانی های روستای کوهستان و منزل ایشان توضیح داده بود، همه صحیح بود و حتی خصوصیات خانه اندرونی معظم له که بعدها آن را دیدم، بدون کم و زیاد، او قبلا برای من شرح داده بود. وقتی من خدمت آقاجان رسیدم و جریان این دختر را برای ایشان نقل کردم، ایشان تبسمی فرمودند و خاطر نشان کردند: بعید نیست. همه ما تحت حفاظت ملائکه، طبق امر الهی هستیم.
《بامنتشرکردن 🔥
#لینک_کانال🔥 در ثواب دعاها با ما شریک شوید》👇👇
https://t.me/Manavi_2 👈 تلگرام
در واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/LNdHoSUIDkrLTlZO2Wqf6r
ایتا
eitaa.com/Manavi_2