#طنز
✏️روزي دو مسيحي خسته و تشنه در بيابان گم شدند ناگهان از دور مسجدي را ديدند.
ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم محمد است تو بگو نامم علي است.
استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم.
به مسجد رسيدند. ملا گفت نامتان چيست؟ يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم محمد است.
ملا گفت: براي استيو آب بياوريد و محمد جان، چون ماه رمضونه بايد تا افطار وایسی.
با اشتراک مطالب کانال معرف ما در ایتا باشید👇👇🇮🇷🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/601751561Ca01159b85d