👶🏻در آغوش مادرش بود که وارد درمانگاه شد، نوزادی تپل‌مپل و دوست‌داشتنی. به مادر گفتم: ببخشید این فرشته کوچولو چند وقتش است ؟ 🥰گفت: دوماه! گفتم: بچه دوماهه را تو این شلوغی و گرما آورده‌ای چه کار؟ 🖤سرش را پایین انداخت و گفت: به عشق آقا امام حسین علیه‌السلام. 😭بچه با صورتی سرخ و سفید اما بی‌حال و بی‌طاقت بود. بچه را تحویل دکتر دادم تا معاینه‌اش کند. یاد امیرحسین کوچولوی خودم افتادم که در تهران بود و دلم برایش تنگ شده بود. 🥰ساعتی بعد که نوزاد با مادرش داشت از مقابل میزم رد می‌شد، دیدم لبخند می‌زند وروجک. به مادرش گفتم: ببخشید اجازه هست از فرزندتان عکس بگیرم؟ سرش را تکان داد. ☺️ الان که دوباره آن عکس را نگاه می‌کنم، قند دردلم آب می‌شود و پرتاب می‌شوم به درمانگاهمان درصحن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها. 📖 | مهدی عجم 🌱با ما همراه باشید 📌 🆔 https://eitaa.com/Manvaketab_info