شهادت لباس تک سایز پسرانه نیست!
مراسم خاکسپاری که تمام میشود، عکس فائزه را میگذارند روی مزار. همان عکس است. کنارش هم نوشته «شهیده فائزه رحیمی». چشمهایم میماند روی زیباترین پیشوند دنیا. شهیده! فائزه یادت میآید همیشه کنار گوش دوستانت غر میزدی «کاش پسر بودیم ما هم میرفتیم سوریه یه کاری میکردیم. بعدش هم شهید میشدیم!» فائزه تو به همه دخترها ثابت کردی شهادت فقط یک لباس تکسایز پسرانه نیست. دختر هم که باشی شهید میشوی اگر فائزه باشی!
کمکم مهمانهایت میروند. مادرت از همه زودتر دل ماندن و دیدن ندارد. فائزه! مهدیه این پا و آن پا میکند. بدون تو پای رفتن ندارد. همیشه این مسیر را با هم آمده بودید و با هم برمیگشتید. یادت میآید دست مهدیه و ریحانه را میگرفتی و اولین جا میرفتید مزار شهید آرمان علیوردی. میگفتی: آرمان غریب است! ذوق میکردی وقتی روی مزارش میخواندی که دهه هشتادی است.
یادت میآید همیشه قطعه به قطعه، ردیف به ردیف که به دیدار شهدا میرفتی میگفتی:« تنها آرزوم اینه یه جوری از شهدا روایت کنم که همه بدونند شهادت دستنیافتنی نیست.» فائزه، خیالت راحت تو واژه به واژه با پیکرت برایمان روایت کردی. حالا همه دخترها دلشان قرص است به تو! ما همه باور کردیم شهید میشوی حتی اگر دختر باشی! و أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ.
┏━━•••✾•🌾🌼🌾•✾••┈•━━┓
🆔
@Markazofohg