ولحظه هایی ناب درچند صباحی عاشقی 🌷 یادبود ستارگان مظلوم تفحص شهدا سرداران شهید علی محمودوند و مجید پازوکی 📜خاطره شماره ی دو از سردار شهید علی محمودوند مُهر از هم پاشید 🏴 علی آقا می گفت: عاشورای سال ۱۳۶۳ همه ی رزمندگان در حسینیه ی حاج همت دوکوهه، مشغول عزاداری بودند. قریب به سیصد، چهارصد نفر جمعیت بود. هوای مجلس کاملا متحول شده بود. ظهر که شد، مُهر تربت کربلایی که داشتم از جیبم درآوردم و به یاد عاشورا و مصیبت هایی که حضرت سید الشهدا (علیه السلام) کشیده بودند، افتادم. به تربت کربلا نگاه می کردم که یکدفعه مُهر در دستم از هم پاشید و متلاشی شد. ص۲۸۲ ✍خاطرات محمدحسن منافی 📕به اهتمام مهدی امینی ✅ کانال رسمی اندیشکده راهبردی فتح 🆔@Mastermahdiamini