┈┈•• قسمت_29 _چرا؟ _چون سلول هایی وجود دارن که سیستم پیچیده با مکانیسم کاهش ناپذیر دارن! حتما میدونی این یعنی چی! یعنی یک ماشین شبیه ساعت که فقط در حضور همه قطعاتش به طور کار میکنه و برای به کار افتادنش باید همه اجزا و قطعاتش از اول کنار هم قرار بگیرن مثل ساعت که اگر یک چرخ دنده ش نباشه کار متوقف میشه... خب این اصلا کجاش با منطق تکامل سازگاری داره؟! چیزی که برای اولین بار به طور جدی نظریه تکامل رو با چالش مواجه کرد مشاهده ی باکتری ای به نام "فلوجلوم" بود! این باکتری با وجودی که خیلی ابتدائیه ولی چیزی درون خودش داره که هیچ یوکاریوتی نداره نه در بعد سلولی و نه حتی در اندام های تخصصی! فلوجلوم یک دم چرخنده داره که با سرعت یک سانترفیوژ میچرخه! چندین میلیون سال بعدش انسان تازه موفق شده سانترفیوژ بسازه اونم قد یه ستون! این اونقدر ریزه که دیده هم نمیشه کاملا نانو!این چطور با پدیده ی تکامل قابل توجیهه؟ شواهد عینی اعتبار بیشتری دارن یا نظریات؟ _آخه اگر انقدر که تو میگی بدیهیه چطور انکارش میکنن؟ _به راحتی...چون قدرت پشتشه! همه ی شواهد و قرائن و حتی دانشمندان رو فدای حفظ و بقای یک نظریه میکنن چون این نظریه رکن اصلی کفره! میلیون ها آدم با امثال این نظریه کافر شدن و هنوز هم داره کار میکنه همه ی این گارد ها بخاطر ترس از بازگشت تصور بشر به سمت درک وجود خداست وگرنه استخوان های پوسیده ی تکامل زیر بار اینهمه تناقض شکسته فقط نمیذارن صداش بلند بشه تا کم کم با یه نظریه جدید ترمیمش کنن که باز بحث خدا پیش نیاد. حالا میگم چطوری! ژانت برای اولین بار من رو مخاطب قرار داد: متوجه نمیشم اینا کی هستن مگه چه سودی از کفر مردم میبرن؟ _یکم صبر کنی توضیح میدم الان بزار این بحث رو کامل کنیم.. این جمله متعلق به خود چارلز داروینه از روی کتابش براتون میخونم گوشی رو از روی میز برداشتم و فایل رو باز کردم: اگر بتوان نشان داد که اندام پیچیده ای وجود دارد که ممکن نبود بتواند با بهسازی های کوچک، بیشمار و متداوم شکل بگیرد، آنگاه نظریه ی من کاملا از کار می افتد! دقیقا چیزی که در فلوجلوم دیده میشه!