🔸شخصيت اخلاقي امام موسي كاظم (ع) :
ايشان در علم و تواضع و مكارم اخلاق و كثرت صدقات و سخاوت و بخشندگي ضرب المثل بودند و بدانديشان را با عفو و احسان بي كران خويش تربيت مي فرمودند .
شب ها بطور ناشناس در كوچه هاي مدينه به مستمندان كمك مي فرمودند:
مبلغ دويست ، سيصد و چهارصد دينار در كيسه ها گذاشته و در مدينه ميان نيازمندان قسمت مي فرمودند . صرار (كيسه ها) موسي بن جعفر در مدينه معروف بود و اگر به كسي صره اي مي رسيد بي نياز مي گشت ؛ معذلك در اطاقي كه نماز مي گزاردند جز بوريا و مصحف و شمشير چيزي نبود.
🔸برخورد حاكمان سياسي معاصر با امام:
مهدي خليفه عباسي امام موسي كاظم (ع) را در بغداد بازداشت كرد اما بر اثر خوابي كه ديد و نيز تحت تأثير شخصيت امام كاظم (ع) از او عذرخواهي كرده و به مدينه اش بازگرداند . گويند كه مهدي از امام تعهد گرفت كه بر او و فرزندانش قيام نكند.
اين روايت نشان مي دهد كه امام كاظم (ع) قيام را در آن زمان صلاح و شايسته نمي دانسته و با آنكه از جهت كثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدري در انظار مردم مقامي والا و ارجمند داشتند كه او را شايسته مقام خلافت و امامت ظاهري نيز مي دانستند كه همين امر موجب تشويش و اضطراب دستگاه خلافت گرديده بود و مهدي به حبس ايشان فرمان داده بود.
در سفر هارون به مدينه هنگام زيارت قبر رسول الله (ص) در حضور سران قريش و روساي قبايل و علما و قضات بلاد اسلام گفت : السلام عليك يا رسول الله ، السلام عليك يابن عم و اين را از روي فخر فروشي به ديگران گفت. امام كاظم (ع) حاضر بودند و فرمودند :
السلام عليك يا رسول الله ، السلام عليك يا ابت ( يعني سلام بر تو اي پدر من) مي گويند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار گرديد .
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ🍃