#پاسخ_شبهات
🔻قسمت اول
🔸 شبهه :
💠 خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دورتر میکند. به عبارت دیگر شما باید مستقیما از خدا درخواست کنید و توسل به پیامبران و ائمه شرک می باشد.
📢پاسخ:
1⃣ این شبهه که از ناحیه وهابیت مطرح شده و مورد پذیرش عزیزان اهل سنت هم نیست تا بحال چندین بار پاسخ داده شده. لیکن برای اینکه بسیاری سوال میکردند باز دیگر جواب داده میشود.
2⃣ آیا در داستان زیر پیامبر گرامی و آن مرد نابینا گرفتار سنت استدراج شدند:
ترمذی در صحیح خود روایت می کند که مردی نابینا به محضر پیامبر آمد و گفت از خدا بخواه تا مرا شفا دهد. پیامبر به او دستور داد وضوی کاملی بگیرد و این دعا را بخواند:
"خدایا من تورا می خوانم به واسطه پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به سوی تو توجه می کنم ای محمد من به واسطه تو به پروردگارم برای بر آوردن حاجتم توجه نمودم تا حاجتم بر آورده شود پس خداوندا اورا شفیع من برای بر آوردن حاجتم قرار بده او نیز چنین کرد و شفا یافت"
سنن ترمذی،ج5 ص229 ح3649/ سنن ابن ماجه،ج1 ص441 ح1385/ مستدرک حاکم،ج1 ص313/ مسند احمد،ج4 ص138
3⃣ آیا عایشه و صحابه گرفتار استدراج شدند؟ دارمی از بزرگان اهل سنت در کتابش در باب "کرامت هایی که خداوند به پیامبر بعد از وفاتش داشته" نقل می کند:
"در مدینه قحطی شدیدی آمد و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند عایشه گفت:کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا میان قبر آن حضرت و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید.
مردم نیز چنین کردند و در نتیجه باران بارید به اندازه ای که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شترها چاق و فربه شدند" (سنن دارمی،ج1 ص43 -44)
4⃣ آیا خلیفه دوم گرفتار سنت استدراج شده است؟ بخاری روایت می کند:
"عمر وقتی قحطی پیش می آمد به عباس عموی پیامبر توسل می کرد و چنین می گفت: اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا وانا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا ؛ خدایا ما در گذشته به پیامبرمان متوسل می شدیم و باران می آمد. هم اکنون به عموی پیامبرمان متوسل می شویم برما باران نازل بفرما" (صحیح بخاری،ج2 ص)
5⃣ آیا ابو علی خلال عالم بزرگتان گرفتار استدراج شده است؟ "او می گوید: هیچ گاه مشکلی برایم پیش نمی آمد مگر آنکه به زیارت قبر موسی الکاظم امام شیعیان می رفتم و به او توسل می جستم خداوند نیز مشکلم را حل می کرد." (تاریخ بغداد ج1 ص133)
@MehreMaandegar