♥️﷽
#روایت_اعتکاف ♥️
مسجد ساده؛ اما پر از نور و نسیم شده است. مولودی مولا علی پخش میشد. دخترانی نوجوان و ساک به دست یکی یکی وارد شدند. میخندیدند و با دوستانشان خوشوبش میکردند. شب میلاد بهترین پدر است. جشن و سروری که به یمن این تولد و شروع قرار عاشقیشان بر پا شده بود. مدح امیرالمونین خوانده شد و شور و لبخند شادی جشن پدر دختری در فضا پیچیده شد.
کم کم اولین سحر نور خودش را به مسجد رساند. چند کلامی با خدا نجوا کردیم و از او فلق خواستیم. سفره همدلی پهن کردیم و در کنار هم سحری خوردیم. الله اکبر اذان پیچید در مسجد. چادرهای گل دارمان را پوشیدیم و قامت بستیم به نماز دلانگیز صبح.
معتکف که میشوی یعنی وارد خانه خدا شدی.✨
سه روز در خانه او…
تو هستی و خدا…
خداست و رحمت بیکرانش…
همان که از رگ گردن نزدیکتر است.😊
ادامه دارد...
اطلاع از برنامههای نوجوان ابرار👇
🌱http://eitaa.com/Meshkat_abrar