نحوه شهادت رضا اسماعیلی رضا در شهرک زمانیه شهید شده، این شهرک یکی از منطقه‌های شیعه نشین سوریه است. در این منطقه شب‌ها تکفیری ها پیشروی می‌کردند ،به همین دلیل شیعه‌ها تمام چراغ‌ها را خاموش می‌کردند تا هیچ نوری نباشد . بعد در یکی از همین شب‌ها که تاریکی مطلق بوده، شهید مجتبی واعظی یکی از نیروهای جوانی که تازه به سوریه اعزام شده بوده و حالا هم جاویدالاثر است، برای رساندن یک پیام از خیبر 8 به خیبر 9 اعزام می‌شود، اما چون فاصله شان ازمنطقه دشمن خیلی کم بوده، به خاطر تاریکی هوا از خیبر 9 رد می‌شود، رضا این صحنه را می‌بیند و خودش دنبالش می‌رود تا او را برگرداند. هرچقدر هم که دوستانش می‌گویند نرو خطرناک است، تو هم اسیر می‌شوی گوش نمی کند. بعد انگار هر دو وارد منطقه داعشی ها می‌شوند. رضا تا جایی که مهمات داشته از خودش دفاع‌ می‌کند، بعد که مهماتش تمام می‌شوند اسیر می‌شود. انگار داعشی ها از روی عمد بیسیم رضا را روشن می‌گذارند که دوستانش صدایش را بشنوند و بترسند، بعد اول مجتبی واعظی را شکنجه و شهید می‌کنند و بعد می‌آیند سراغ رضا. فقط چون فهمیده بودند که رضا فرمانده اطلاعات عملیات فاطمیون است، چند بار از او می‌پرسند که برای چه اینجا آمدی؟ رضا هم می‌گوید: به‌خاطر حضرت زینب (س).. آنها هم می‌گویند، اگر به مقدساتی که به آنها معتقدی پشت بکنی ، ما تو را آزاد می‌کنیم‌. اما رضا می‌گوید من به‌خاطر حضرت زینب(س) آمده‌ام سرم را هم بدهم؛ محال است به اعتقاداتم پشت کنم. بعد هم داعشی ها، درحالی که رضا مدام یا علی، یا زینب می‌گفته او را شهید می‌کنند... ذبح می‌کنند. همرزمان رضا که صدای او را می‌شنوند ،‌طاقت نمی‌آورند، یک گروه تشکیل می‌دهند و می‌روند شهرک زمانیه را پس می‌گیرند، پیکر رضا را هم پیدا می‌کنند اما انگار داعشی ها که فهمیده بودند او فرمانده است، سرش را بعنوان جایزه موقع عقب نشینی با خودشان برده بودند...بعدها عکس سر رضا را منتشر کردند. 🎁همراه ما باشيد با کانال معنوی بيت الشـھــ🕊ـــدا🥀 مدافعان حرم ولایت https://eitaa.com/joinchat/2274230632C8382139615