☀️تصرف عارف گمنام آیت الله سید کمال موسوی از رفقای سلوکی رهبر معظم انقلاب در ایشان:
هنگام عصر در اتاق خودم-واقع در مدرســه نواب- نشســته بودم. صحبت از زمانى اســت که هنوز از مشــهد به قم نرفته بودم
☀️دیدم دلم به شــدت گرفته اســت. با خودم فکر کردم چه کسی اینجــا باشــد دل من باز می شــود؟ یکى یکى رفقــا را به ذهنم آوردم. دیــدم نــه؛ فایــده ندارد. یــک وقت یاد آقا ســید کمال
افتادم. گفتم اگر آقا سید کمال اینجا بود دلم باز می شد. ولی آقا سید کمال قم بودند و ما به ایشان دسترسی نداشتیم. بــا همــان حال دلگرفتگى بیرون آمــدم و جلوی اتاقم به قدم
زدن پرداخـتـم. یــک وقــت دیدم آنطرف مدرســه ســیدی دم باغچه نشســته اند! گفتم: عجب! مثل اینکه آقا سید کمال است!
بــاورم نمی آمــد. گفــتم بــروم نزدیکتــر ببیــنم چــه کسیســت؟
یــک دفعه دیدم بله؛ خود آقا ســید کمال آنجا نشســته اند!
گفــم: آقا ســید کمال شمایید؟ گفت: بله.گفـتـم: ای بابا! من زیــر ســقف این آسمان، همه موجــودات بشــری را در نظر آوردم و دیــدم فقــط شما باید اینجا باشــید تا دلم باز شــود و حالا شما اینجایید!
☀️
برای خودم منکشف شد که آن حالت من، به خاطر حضور آقا ســید کمال در آن محیط بوده اســت. واقعا اینطور نبود که حالا من خواســته باشــم و خدا آقا سید کمال را احضار کرده
باشــد. تلاطــم روحى مــن و آن حالت دلگرفتگــى، ایضا به فکر آقا سید کمال افتادن،
به این خاطر بود که ایشان آنجا حضور داشــتند و با امواج وجودشــان مــا را همینطور منقلب مى کرد!
📖عرفان امین ص۲۴۶
☀️جامعترین کانال معرفی امام خامنهای
☀️ @emamkhameneii