عنوان مقاله: الغاء خصوصیت
نگارنده: علی عباس موسوی (مجله فقهی اهل البیت علیهم السلام شماره شماره 27 صفحه84تا 111)
ملخص: حسین سلگی
تبیین موضوع مقاله: در این مقاله نگارنده به برسی عواملی که فقهاء برای الغاء خصوصیت بیان کرده اند و توضیح هر کدام می پردازد.
مدعای مقاله: با فحص در کلمات فقهاء می یابیم که پانزده عامل برای الغاء خصوصیت وجود دارد و هر کدام را توضیح می دهیم .
عامل اول: تنقیح مناط
یک ار تعارف این عامل عبارت است از :اینکه از ملاک حکم تفتیش شود و حکم را در موردی ملاک در آن وجود دارد تعمیم دهیم حال اگر وجود ملاک در آن مورد قطعی باشد تعمیم جائز است و الا خیر
عامل دوم: تعطیل شدن احکام در صورت عدم الغاء خصوصیت
وجه الغاء خصوصیت موردی که حکم در مورد آن صادر شده است و همچنین الغاء خصوصیت سائل و مسئول عنه این است که اگر الغاء خصوصیت نکنیم تعطیلی احکام لازم می آید زیرا هر حکمی از جهتی به موردی اختصاص دارد .
عامل سوم: وارد شدن حکم برای بیان مثال
فقهاء فرموده اند اگر حکمی در مورد خاص برای بیان تمثیل ذکر شود باید حکم را با تنقیح مناط تعمیم داد مثل اینکه در روایت حکم نماز در پیراهن نجس بیان شده است ولی فقهاء برای پیراهن خصوصیتی قائل نیستند .
عامل چهارم: از خارج علم به عدم خصوصیت داشته باشیم
مثل اینکه همه احکام در مورد مردا ن صادر شده است ولی علم به عدم خصوصیت حکم برای مردان داریم .
عامل پنجم: عدم ظهور کلام در خصوصیت
مثل اینکه در روایت وارد شده است اگر کسی قبل از امام از رکوع بلند شود باید دوباره به رکوع رود و اصحاب از این روایت تعدی کرده اند و در سجده هم همین حکم را جاری نموده اند و بنایشان هم بر این بوده است که این روایت ظهور در خصوصیت ندارد .
عامل ششم: منصوص العله
منصوص العله این است که علتی که در بیان شرعی وارد شده است عمومیت داشته باشد و بتواند کبرای قیاس واقع شود.
عامل هفتم: اتحاد طریق هر دو مسأله
مثل اینکه در ادعا برعلیه میت گفته شده است مدعی علاوه بر اقامه بینه باید قسم نیز بخورد و بعضی مجنون و صبی را نیز به میت ملحق کرده اند و به اتحاد طریق هر دو مسأله تمسک جسته اند .
عامل هشتم: اولویت عرفی یا مفهوم موافقت
مثال این عامل آیه شریفه لا تقل لهما اف می باشد که فقهاء فرموده اند این آیه به طریق اولی دلالت بر حرمت اذیت می کند و دلیل حجیت این اولویت هم حجیت ظهور می باشد زیرا این اولویت فرض نمی شود مگر در جایی که لفظ ظهور در مصداق اولی داشته باشد .
عامل دهم: عدم قول به فصل
شاید بهترین نظر در مورد این عامل این باشد که بین عدم قول به فصل و قول به عدم فصل تفصیل بدهیم و قائل به حجیت دومی و نافی حجیت اولی باشیم زیرا دومی به اجماع بسیط برگشت داده می شود .
عامل یازدهم: مناسبت بین حکم و موضوع
مناسبت بین حکم و موضوع قرینه ای است که موجب ظهور کلام در الغاء خصوصیت می شود و گاهی مناسبت بین حکم و موضوع باعث تخصیص در موارد دیگر می شود .
عامل دوازدهم: ترتیب حکم واحد بر موارد مختلف
ترتیب حکم واحد بر موارد مختلف کاشف از الغاء خصوصیت از این موارد می شود و ظهور عرفی در این دارد که این موارد از باب مثال است
عامل سیزدهم: عناوین طریقیه
هر گاه حکمی بر عنوانی مترتب گردد و آن عنوان از عناوین طریقی باشد خصوصیت عنوان الغاء می شود
عامل چهاردهم: ورود حکم مورد غالب
و شرط تعمیم در این قسم این است که غلبه به گونه ای باشد که متفاهم از لفظ عموم باشد به همین خاطر فرموده اند غلبه در خارج کافی نیست بلکه غلبه باید دراستعمال باشد.
عامل پانزدهم: تعبد شرعی
بعضی از فقهاء فرموده انذ :گاهی خصصیت با تعبد شرعی الغاء می شود مثل خصوصیت زمان که الغاء می شود و وحدت قضیه متیقنه و مشکوکه ثابت می شود و در نتیجه الغاء خصوصیت زمان استصحاب در شک در رافع و مقتضی هر دو جاری می شود جریان استصحا ب با الغاء خصوصیت زمان در صورت شک در رافع واضح است و در شک در مقتضی مثل شک در وجود خیار غبن بعد از اطلاع از غبن در صورت الغاء زمان و اینکه زمان اول خصوصیت نداشته باشد جاری است .
#الغاء_خصوصیت
منبع
📚 📕 مقدمات اجتهاد 🖌📝
📱
https://eitaa.com/Moghaddemat