💥 اگر نظریه «عدالت دینی» را خوب تبیین نکنیم، ممکن است در عدالتخواهی دچار انحراف شویم و در دام مکاتب دیگر بیفتیم.
💥 «ولایت فقیه» محور «نظریه عدالت اجتماعی اسلام» است و عدالتخواهیها در موضوعات اجتماعی، نباید در تعارض با این رکن باشد، بلکه در ذیل آن تعریف میشود.
🔵 استاد میرباقری در گفتگو با روزنامۀ فرهیختگان، ۱۳۹۷/۷/۱۵:
🔸 درباره موضوع «عدالتخواهی» در قدم اول باید به «نظریه اجتماعی اسلام» و مبحث «عدالت اجتماعی» مراجعه و آن را بهدرستی تبیین کرد و براساس مؤلفههایی که در مبانی اسلامی آمده است، شاخصهایی مثل «عدالت» را سامان دهیم. پس از تبیین این مباحث و در مرحله بعد است که میتوانیم ساختارهای اجتماعی طراحی کرده و نهادسازی کنیم. برای ورود به عرصه عدالتخواهی در جامعه اسلامی اگر این مراحل را طی نکنیم ممکن است در دامن مکاتب دیگر بیفتیم. عدالت، هم در مکتب لیبرالیسم - در بحث لیبرالیسم اقتصادی - مطرح میشود که این عدالت «مکتب رفاه» و بحث طبقات اجتماعی و تأمین اجتماعی است و هم در مکتب مارکسیسم.
🔸 در برخی موارد ممکن است عدالتخواهی رنگوبوی نظریات مارکسیستی داشته باشد، کمااینکه امروز ادبیات مارکسیستی [در حوزه عدالتخواهی] مجددا احیا شده است. اما این نباید موجب شود ما مانع از گسترش عدالتخواهی شویم و هر فردی که وارد این عرصه شد و مباحث عدالتخواهانه را مطرح کرد، به سوسیالیسم و مارکسیسم منتسب کنیم. نباید این اتفاق بیفتد که مخالفان عدالتخواهی از این موضوع سوءاستفاده کنند و هر جنبش یا جریانِ عدالتخواه را متهم به مارکسیسم و چپروی کرده و هجو جریانهای عدالتخواه را پیگیری میکنند. این خطاست و نباید در جامعه ما اتفاق بیفتد.
🔸 باید بدانیم اگر ما نظریه «عدالت دینی» را خوب تبیین نکنیم، ممکن است در بحث عدالتخواهی دچار انحراف شویم؛ بهخصوص افرادی که در این حوزه فعال هستند باید به این مسئله توجه کرده و اول از همه سراغ نظریههای اجتماعی اسلام بروند.
🔸 از طرف دیگر، گفتمان عدالتخواهی نباید به «فرسایش جبهه مومنان» منتهی شود، بلکه باید همافزایی [در جامعه اسلامی] را بههمراه داشته باشد. بر این اساس، اگر دیدیم طرح موضوع عدالتخواهی موجب فرسایش جبهه خودی شده است باید بدانیم بخشی از راه را اشتباه رفتهایم و باید در روش و ادبیات خود تجدیدنظر کنیم.
🔸 نکته دیگری که باید به آن توجه شود آن است که عدالتخواهی نباید ما را در برابر نظریه «ولایت دینی» قرار دهد؛ از این جهت که ولایت دینی، محور نظریههای اجتماعی در اسلام است و عدالتخواهی ذیل آن تعریف میشود. البته در نگاه کلان، خود نظریه ولایت دینی هم یکی از ارکان عدالتخواهی است، اما بعد از آنکه نظریه کلان شکل گرفت، عدالتخواهی در موضوعات اجتماعی اعم از کلان و خرد نباید در تعارض با نظریه «حاکمیت دینی» و نظریه ولایت دینی یا همان «ولایتفقیه» باشد.
📷
yon.ir/sCvsY
🔸 اما اینکه برخی مطرح میکنند در عدالتخواهی نباید وارد مصادیق شد، درست نیست. اگر اخلاق اسلامی و قواعد فقهی مراعات شود و گفتمان عدالتخواه همافزا باشد، ورود مصداقی و جزئی هیچ اشکالی ندارد. مسئله این است که «عدالتخواهی مصداقی» نباید سبب فرسایش جبهه مومنان شود.
بنابراین اگر برخی اصول مثل اخلاق اسلامی رعایت شود و حرکت هم براساس نظریه عدالت دینی باشد و درنهایت فرسایش در جبهه مومنان پیش نیاید، ورود به عرصه عدالتخواهی هیچ مسئلهای ایجاد نمیکند در غیر این صورت و در خارج از این چارچوب، عدالتخواهی مصداقی آفت خواهد بود.
🌕 جنبش مقسطین
@Moghsetin_ir