اولین زیارت مشترکمان را از باب الجواد(ع) شروع کردیم...اذن دخول خواندیم.ورودی صحن کفشش را کند و سجده ی شکر به جا آورد،نگاهی به من انداخت و بعد هم سمت حرم:《ای مهربون،این همونیه که به خاطرش یه ماه اومدم پابوستون.ممنون که خیرش کردید!بقیه شم دست خودتون،تا آخرِ آخرش!》 عادتش بود.سرمایه گذاری می کرد:چه مکه،چه کربلا،چه مشهد.زندگی را واگذار می کرد که《دست خودتون!》 برشی ازکتاب 🥀 🖤 @MohammadHossein_MohammadKhani