هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم اراده سال‌های سال، در حوالی وصال فارغ از خیال و قیل‌و‌قال در پی جواب یک سوال بوده‌ام حال از یقین رسیده ام به مرز احتمال! -ناگهان- دوباره خیره می‌شوم به دست‌های زخمی پدر... شغل؛ کارگر! با مشقّتی که می‌کشد برای کسب روزی حلال من ولی هنوز فکر می‌کنم؛ آه این سوال! پاسخش چقدر ساده بود! "اراده" بود. @Mojtaba_khorsandi