❤️ عشقت آموخت به من رمز پريشانی را چون‌نسيم از غم تو بی‌سر وسامانی را بوی پيراهنی ای باد بياور، ور نه بكشد، عاشق كنعانی را دور از چاك گريبان‌تو آموخت به‌من گل من غنچه صفت، سر به‌گريبانی‌را آه از اين درد كه زندان قفس خواهد كشت مرغ خو كرده به پرواز گلستانی را ليلی من! غم عشق تو بنازم كه كشی به خيابان جنون، قيس بيابانی را اينك آن‌طرف‌شقايق، دل‌من‌مركز سوزش داغ بر دل بنهد لاله نعمانی را همه، باغ دلم آثار خزان دارد ، كو؟ آنكه سامان بدهد اين‌همه ويرانی‌را 💞