8.99M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
شب و قرار با ارباب 🥀 سالیانی است شدم دست به دامان حسین سائلِ هر شبه سفره احسانِ حسین تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد شدم از صبحِ ازل بی سرو سامان حسین وسط هروله عمریست چنین حس کردم کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حسین من که هر بار پی خلوت دنجی گشتم سر در آورده ام از گوشه ایوانِ حسین راضی ام رانده شوم از در فردوس ولی ببرندم به سوی روضه رضوان حسین بعدِ مرگم اگر از مذهبِ من پرسیدند پاسخ آرید که بودست مسلمانِ حسین برکت نافله نیمه شبِ خواهر اوست که شدم گریه کنِ پیکر عریان حسین تاب شد طاقت زینب که پس از پهلویش چوب افتاد به جان لب و دندان حسین 🥀اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🥀 وَعَلي اَصْحابِ الْحُسَيْنِ