حقیقت چهارم درباره مرگ
4- امام حسین علیه السلام درهمین خطبه معادیه فرمودانتم فیها ولستم منها .
تعبیربسیارزیبا ولطیفی است قبول کنیدشما انسانها دردامن طبیعت هستیدولی مال طبیعت نیستیدبلکه شما مال عالم بالاهستیدعالم ملکوت -دریک سیرنزولی ازعالم ملکوت نزول کردیدو افتادید در دامن طبیعت پس ازچندصباحی در دامن طبیعت دریک سیرصعودی دوباره برمی گردیدبه موطن اصلی خودتان
ما زبالاییم وبالا می رویم /مازدریاییم ودریا می رویم
بله جمادات -نباتات -حیوانات مال عالم طبیعت هستنداماتوی انسان اشرف مخلوقاتی وخلیفه الله ومال ملکوت هستی درواقع مادراین جا غریب هستیم مال عرش هستیم نه مال فرش بی خوددل بسته ایم به دنیا
حافظ اشعاری داردکه ادیب نیشابوری می فرماید دوباردرخواندن این اشعاردرعمرم بی هوش شدم وآب به صورتم زدندکه به هوش آمدم
حجاب چهره جان می شودغبارتنم /خوشا دمی که ازاین چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چومن خوش الحانست /روم به روضه رضوان که مرغ آن چمنم
تورازکنگره عرش می زنندصفیر/ندانمت که دراین دام گه چوافتادم
من ملک بودم وفردوس برین جایم بود/آدم آورددراین دیرخراب آبادم
اگرآدم وحواترک اولی نمی کردندجای من عالم طبیعت نبود.
حقیقت پنجم درباره مرگ
5- امام حسین علیه السلام می فرمایدچرا شما ازمرگ می ترسیدوحال آنکه نبایدبترسیدعلت ترس شما سه چیز است
یک -لاتعرفون حقیقه الموت اگرحقیقت مرگ رامی دانستید اصلا نمی ترسیدید حقیقت مرگ این است که فماالموت الاقنطره وانما تنقلون من دارالی دار
دو- شدت وابستگی انسان به دنیا علت ترس ازمرگ است انسان هرچه وابسته ترباشدترس اوازمرگ بیشتراست مثلا این چسب زخم گاهی به پیشانی یاکف دست زده شده است بازکردن آن راحت است اما اگرهمین چسب زخم برروی پشت دست که موداردزده شده باشدکندن آن بسیاردردناک خواهدبود آدم هایی که به این دنیا گره خورده اندن کندن آنهاازدنیا خیلی سخت است.
سه - چون شما می دانیدکه راه بسیاردورودرازی رادرپیش داریدولی زادوتوشه ای نداریدلذاحق داریدکه ازمرگ بترسید.
بخشی ازسخنرانی حجه الاسلام والمسلمین ابراهیمیان
ازحضرت ابوذرسوال شدچراما ازمرگ می ترسیم آن بزرگوارفرمود چون عمرتم الدنیا وخربتم الاخره چون دنیایتان راآبادوآخرتتان راخراب کرده اید لذاازمرگ می ترسید.
🌹گروه قرآنی-تربیتی عین الحیات🌹