﷽
🔻
#پندنامه
فاعتبرو یا اولی الابصار ..
♦️ما با آنچه بهدست میآوریم زندگی میكنیم و با آنچه میبخشیم یک زندگی میسازیم
♦️در روزگاران قدیم بانوى خردمندى كه بهتنهایی و پیاده سفر میكرد در عبور از كوهستان سنگ گرانقیمتی را پیدا كرد.
♦️روز بعد به مسافرى رسید كه گرسنه بود. آن بانوى خردمند كیف خود را باز كرد و مقداری غذا به او داد.
♦️مسافر سنگ گرانقیمت را در كیف بانوى خردمند دید و از او خواست تا آن را به او بدهد و بانوى خردمند بدون درنگ سنگ باارزش را به او داد.
♦️مرد مسافر بهسرعت از آنجا دور شد و از شانس خوب خود بسیار شادمان گشت.
♦️او می دانست آن سنگ آنقدر ارزش دارد كه میتواند تا آخر عمر با خیال راحت زندگی بیدردسر و پرنعمتی را داشته باشد.
♦️چند روزی گذشت ولی طمع مرد او را راحت نمیگذاشت و مرتب با خود میگفت اگر او چنین سنگ باارزشی را به این سادگی به من داد پس اگر از او میخواستم بیش از این به من میداد.
♦️بنابراین مرد بازگشت و با سختی فراوان آن بانو را پیدا كرد.
♦️سنگ گرانقیمت را به او بازگرداند و به او گفت:
من خیلی فكر كردم و میدانم كه این سنگ چقدر ارزش دارد اما من او را به تو بازمیگردانم به این امید كه چیزی به من بدهی كه از این سنگ باارزشتر باشد.
♦️بانوى خردمند گفت:
از من چه میخواهی؟
♦️مرد گفت:
همان چیزی كه باعث شد به این راحتی از این همه ثروت چشمپوشی كنی!
♦️زن پاسخ داد:
قناعت. به همین دلیل است كه میگویند افراد، ثروتمند یا فقیرند بهخاطر آنچه هستند نه آنچه دارند.
♦️ما با آنچه بهدست میآوریم زندگی میكنیم و با آنچه میبخشیم یک زندگی میسازیم.
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#مناجات_با_خدا
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@Monajat_ba_khodaa