🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۷۸🌷 فرمان روایی شگفت انگیز سلیمان¬1: سلیمان، فرزند داود، پیامبر و پیامبرزاده‏ ی والامقامی است که نامش 13 مرتبه در قرآن برده شده است. هرچند زندگی پیامبران معمولاً با معجزات و مسائل شگفت انگیز همراه بوده، بدون شک، زندگی هیچ یک، شگفت انگیزتر از زندگی حضرت سلیمان نبوده است. آیات قرآن به خوبی نشان می دهد که او فرمانروایی مقتدر بوده که امکانات بسیار عجیبی در اختیار داشته و حوادث شگفت انگیزی در دوران عمرش پدید آمده است. بر اساس آیه‏ ی 14 سوره‏ ی سبأ، مرگ او نیز به نحو عجیبی رخ نموده است. این آیات به گوشه ای از امکانات فرمان روایی سلیمان و دو حادثه‏ ی عجیب اشاره می کند. در آیه‏ ی 16 می خوانیم که حضرت سلیمان به مردم اعلام کرد که به لطف خدا این توان را دارد که سخن پرندگان را بفهمد(عُلِّمنا مَنطِقَ الطَّیر) و خدا امکانات فراوانی برای اداره‏ ی یک حکومت قدرتمند بدو بخشیده است(اوتینا مِن کُلِّ شَیء). آیه‏ی 17 به لشکر قدرتمند سلیمان اشاره می کند و می فرماید که سپاهیان او از سه گروه تشکیل می شدند: انسان ها، جنیان و پرندگان. ذکر این نکته لازم است که خداوند، جنّیان را به تسخیر سلیمان درآورده بود و آنان می بایست از دستورهای او اطاعت می کردند. البته ما اطّلاعات زیادی در مورد جنّیان و نحوه ی تسخیر شدنشان نداریم؛ ولی چون قرآن به وجود چنین موجوداتی اشاره کرده و بیان فرموده که آنها در تسخیر سلیمان بوده اند، به این مطلب ایمان داریم. آیات 18 تا 22، به دو حادثه از حوادث شگفت انگیزِ دوران فرمانروایی سلیمان اشاره می کند. طبق این آیات، لشکر عظیم و قدرتمند سلیمان، در یکی از سفرهای خود، به «وادی النمل» (سرزمین مورچگان) رسیدند. البتّه دقیقاً روشن نیست که این سرزمین در کجا قرار دارد. برخی آن را در شام، بعضی در طائف، و گروهی در یمن می دانند؛ ولی بی شک در این سرزمین، مورچگان بسیاری زندگی می کردند. در این هنگام، مورچه ای فریاد کشید که ای مورچگان، به خانه هایتان وارد شوید تا مبادا سلیمان و لشکریانش، در حالی که متوجه نیستند، شما را زیر پاهایشان لِه کنند. سلیمان امّا که از زبان جانوران آگاه بود، سخن او را شنید و از خوشحالی لطف ویژه‏ ی پروردگار به خودش، لبخندی به صورتش نشست. البته او هرگز به قدرت خویش مغرور نشد؛ بلکه با تواضع و فروتنی از خدا خواست که توفیق شکرگزاریِ نعمت هایی را که به او و پدر و مادرش داده، عنایت فرماید و او را یاری کند تا در مدّت زندگی اش، کارهای شایسته و پسندیده انجام دهد، و زندگی او را با هم نشینیِ بندگان شایسته‏ ی خویش به انجام رساند. سپس به بازدید از لشکر پرندگان رو کرد؛ امّا در این بازدید، جای هدهد را خالی دید؛ پرنده‏ ی باهوشی که همگان به زیرکی او اعتراف می کنند. سلیمان که پادشاهی مقتدر بود، گفت که هدهد باید برای غیبتش دلیل موجّهی داشته باشد؛ و الّا به شدّت تنبیه می شود، و حتّی اگر کاری انجام داده باشد که مستحقّ اعدام باشد، ذبح خواهد شد. ادامه.... فردا .... ان شالله 🕊👇 @Montazranmahdi_313