در ابتدای این‌کتاب، سارا شخصیت اصلی کتاب و همکارانش در سایت عشرتکده و صدای زن از سایت‌های غربی حقوق زنان سعی دارند با شعار آزادی و نجات زن‌های شرقی از شبکه‌های اجتماعی برای نجات این زنان استفاده کنند. حق مرد برای کتک زدن زن، اختیار طلاق دادن زن، چندهمسری، نصف بودن دیه و ارث زن، ناقص العقل پنداشتن زن، زن طوری لباس بپوشد که مردش می‌خواهد، کلفت شمرده شدن زن از نگاه مرد، موظف بودن زن به بچه آوری و محرومیت زنان از روابط آزاد موضوعاتی هستند که در قالب یادداشت، مقاله و کلیپ به آن‌ها می‌پردازند و افسانه نیروی جدید محتوایی از ایران به این مؤسسه اضافه می‌شود.... افسانه اولین نوشته‌اش را با مقدمه «… این تحقیق از مظلومیت زن در ایران، مخصوصاً پس از انقلاب آخوندی ۵۷ می‌گوید؛ که چه طور یک حکومت ایدئولوژیک و دینی می‌خواهد هر چه اسلام برای تحقیر زن دستور داده است را محقق کند…» برای سارا می‌فرستد و سارا تأیید می‌کند. سارا در گوگل برای مقاله‌اش دنبال منبع بود که خبر «شما هم دعوتید به سلسله نشست‌هایی برای همه ی خانم‌های دنیا، با موضوعات جایگاه و حقوق زن. این نشست‌ها یکشنبه‌های هر هفته، در مرکز اسلامی نیویورک، برگزار خواهد شد. وعده ما: یک‌شنبه آینده. ساعت ۹ صبح. خیابان چهاردهم.» را می بیند. از آنجایی که دوست دارد با زنان شرقی به خصوص مسلمانان آشنا شود آدرس مرکز را در گوشی اش یادداشت می‌کند تا یکشنبه آینده به مرکز برود اما می ترسد این مرکز به گروه‌های تروریستی مرتبط باشد یا اینکه بفهمند سارا فعال حقوق بشر در حوزه زنان است. سلسله نشست‌های مرکزاسلامی نیویورک در ۱۱ جلسه برگزار می‌شود، به همین دلیل ۱۱ فصل این کتاب با توجه به این سلسله نشست‌ها نوشته و نامگذاری شده و به گفته حبیب اللهیان «ستاره ها چیدنی نیستند» تلفیقی از واقعیت، حقیقت و داستان پردازی است. اصل این داستان از حجت الاسلام والمسلمین مرتضی آقا تهرانی در زمانی که امام جمعه نیویورک بودند نقل شده که محمدعلی حبیب اللهیان آن را پرورش داده و در قالب یک داستان تدوین کرده است. نگاه سیاه فصل اول، نگاه سفید فصل دوم، تقابل نگاه سیاه و سفید فصل سوم، از خاتون تا بانو فصل چهارم، گل و گلاب فصل پنجم، من برهنه نیستم فصل ششم، مدرن و عفیف فصل هشتم، واجب تر از نان شب فصل نهم، توطئه بزرگ فصل دهم و الهه خانه فصل یازدهم این کتاب است. کانال مربی نوجوان🌱 https://eitaa.com/Morabbinojavan