◻️ چرا احمدی نژاد "نه"! رئیس پر جنجال دولت های نهم و دهم هم خوبی‌های بزرگی دارد و هم بدی‌های بزرگ، او نقطه قوتش در به حرکت انداختن تعطیلی‌ها و جسارتی است که در خط شکنی‌ها دارد، بن‌بست‌هایی که کمتر کسی می تواند به آنها نزدیک شود، از سوی دیگر توان اقناع عمومی را با بیان ساده‌ی آموزگاری داراست، آمارها را به سادگی و با تسلط بیان می کند و یک جریان اجتماعی سیاسی را با نقدهای روشن و همه فهم تحلیل می کند. اما او حداقل سه اشکال خیلی بزرگ هم دارد که هیچ گونه نمی توان با ریاست جمهوری او کنار آمد: ۱. ایراد اول مرد بهاری این است که شدیدا به جامعه نخبگانی بدبین است و حتی این نگاه منفی را چندین بار منعکس هم کرده است. نتیجه این نگاه منفی «تنها» و «منزوی» شدن احمدی نژاد است، احمدی نژاد با همه درگیر است از سپاه و حوزه علمیه و مراجع عظام تقلید گرفته تا اصولگرای سنتی و مدرن و اصلاح طلب و چپ و راست و دانشگاهی و حوزوی؛ همه با او و او با همه چالش جدی دارند. تا اینجای کار شاید قابل تحمل باشد (که نیست) اما او حتی با رهبری نظام هم چالش جدی دارد. واقع بین باشیم؛ مملکت داری هم احتیاج به پشتوانه مردمی دارد و هم حمایت نخبگانی، نخبگان حلقه بسیار مهم مدیریتی‌اند و بدون آنها کارها به سامان نمی‌رسد، در حالی که احمدی نژاد تنهای تنهای تنهاست. ۲. ایراد بزرگ دیگر او آن است که تمایل به ایجاد جنجال از طریق بیان اتهامات اثبات نشده دارد، در حالی که بارها و بارها گفته شده است روش برخورد با فساد و مفسد این جنجال‌های هیجان ساز نیست، مشکل بزرگ این خصیصه آن است که هر دم و هر لحظه مردم منتظرند او انگشت اتهام به سمت چه کسی دراز می کند و در نتیجه شقاق و شکاف مردم و حاکمیت را بیشتر می کند؟! اتهام به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری از یک طرف، اتهام به برادران لاریجانی و اخیرا حداد عادل نشان می‌دهد او خط قرمزی در این تهمت‌زنی‌های نابجا ندارد. ۳. مشکل بزرگ دیگر او آن است که حتی با رهبر معظم انقلاب هم کنار نمی‌آید، رئیس جمهور از هر جناحی که باشد باید بتواند با رهبری و اندیشه‌های رهبری کار کند، کسی نمی‌تواند نظر ایشان را تغییر دهد و بنابراین دست کم سه رئیس جمهور اخیر برای این که ایشان را تحت فشار قرار دهند با معیشت مردم بازی می‌کنند تا از طریق مردم ایشان را مجبور به پذیرش کنند و البته بیچاره مردم که زندگی‌شان بازیچه مشتی سیاست باز قرار گرفته است. رهبر انقلاب بر عهد انقلاب و آرمان‌ها پای بند است اما رؤسای جمهور متأسفانه یا به دلیل آن که دل در گرو غرب دارند و یا مثل احمدی‌نژاد اندیشه های عجیب و غریبی دارند در صدد تقابل با ایشان هستند. بالاخره یک جایی این تقابل باید تمام شود.