وَ رُوِیَ أَنَّهُ صلی الله علیه و آله سَلَّمَ عَلَیْهِ غُلاَمٌ دُونَ اَلْبُلُوغِ وَ بَشَّ لَهُ وَ تَبَسَّمَ فَرَحاً بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ لَهُ أَ تُحِبُّنِی یَا فَتَی فَقَالَ إِی وَ اَللَّهِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ لَهُ مِثْلَ عَیْنَیْکَ فَقَالَ أَکْثَرَ فَقَالَ مِثْلَ أَبِیکَ فَقَالَ أَکْثَرَ فَقَالَ مِثْلَ أُمِّکَ فَقَالَ أَکْثَرَ فَقَالَ مِثْلَ نَفْسِکَ فَقَالَ أَکْثَرَ وَ اَللَّهِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ أَ مِثْلَ رَبِّکَ فَقَالَ اَللَّهَ اَللَّهَ اَللَّهَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ لَیْسَ هَذَا لَکَ وَ لاَ لِأَحَدٍ فَإِنَّمَا أَحْبَبْتُکَ لِحُبِّ اَللَّهِ فَالْتَفَتَ اَلنَّبِیُّ إِلَی مَنْ کَانَ مَعَهُ وَ قَالَ هَکَذَا کُونُوا أَحِبُّوا اَللَّهَ لِإِحْسَانِهِ إِلَیْکُمْ وَ إِنْعَامِهِ عَلَیْکُمْ وَ أَحِبُّونِی لِحُبِّ اَللَّهِ.
عشق به خدا، يا رسول
محدّثين و مورّخين حكايت كرده اند:
روزى حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ، به همراه برخى از اصحاب خود از محلّى عبور مى نمود كه به نوجوانى برخوردند و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن نوجوان سلام كرد.
نوجوان بسيار شادمان و خندان گرديد؛ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، به او خطاب نمود و فرمود: آيا مرا دوست دارى ؟ گفت : آرى ، به خدا قسم ! تو را دوست دارم .
حضرت فرمود: همانند چشمانت ؟ گفت : بهتر و بيشتر.
حضرت افزود: همانند پدرت ؟ گفت : بيشتر.
فرمود: همانند مادرت ؟ گفت : بيشتر نيز فرمود: همانند جان خودت ؟ گفت : يا رسول اللّه ! بيشتر از هر چيزى ، به تو علاقه مندم و تو را دوست دارم.
در اين هنگام حضرت اظهار نمود: آيا همانند پروردگارت و خدايت مرا دوست دارى ؟ نوجوان در اين لحظه اظهار داشت : خدا، خدا، خدا، نه ؛ يا رسول اللّه ! هيچ چيزى در مقابل خداوند متعال ارزش ندارد و هيچكس را بر او برترى و فضيلتى نيست ؛ يا رسول اللّه ! تو را به جهت عشق و ايمان به خدا دوست دارم .
حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله با شنيدن چنين سخن و اعتقادى راسخ ، متوجّه همراهان خود شد و فرمود:
شما نيز اين چنين عشق و ايمان داشته باشيد و خدا را اين چنين دوست بداريد؛ چه اين كه آنچه ازنعمت ها و سلامتى در اختيار داريد، همه از الطاف خداوند متعال است.
سپس افزود: و اگر مرا دوست داريد، بايد به جهت دوستى و ايمان به خداى سبحان باشد.
ارشادالقلوب 161
@Msahebazaman12