🔴 شهرهای اسرارآمیز در دل کویر 📝مرحوم‌ علّامه سید محمدحسن طباطبایی میرجهانی (متوفّای ۱۳۷۱ شمسی) تعریف کردند: ⬅️ الآن هم امام زمان -عجل الله فرجه- در عالم دارای پایگاه‌هایی هستند، و افرادی که دارای عمرهای طولانی هستند از طرف حضرت کارهایی انجام می‌دهند.در همین ایران ما جاهایی هست که هیچ کس خبر ندارد؛ دستگاه‌های اطلاعات خارجی‌ها هم خبر ندارند. در همین کویر ایران هم یک منطقه‌ای هست.ده پانزده سال قبل که من ساکن تهران بودم یکی از افراد آنجا نزد من آمد.یک روز اول صبح زنگ به صدا در آمد. برخاستم در منزل را باز کردم. دیدم شخصی شال سیاهی بر سرش پیچیده است و یک طرف شال روی سینه‌اش و طرف دیگر از پشت سرش آویزان است پشت در ایستاده است. ⬅️وقتی در را باز کردم سلام کرد و بدون مقدمه دست به گردنم انداخت و صورتم را بوسید و خیلی گرم با من برخورد کرد. سپس گفت آقا! من برای دیدن شما آمدم، اگر اجازه می‌دهید، داخل منزل بیایم و چند دقیقه‌ای خدمتتان باشم، من گفتم: بسم الله بفرمایید 📌بالاخره داخل منزل شد و چای و ناشتایی برایش آوردم. بعد از این که صبحانه را صرف کرد، خودش را معرفی کرد گفت: 📝من میر غیاث پسر میرابوالفضل از اهل نورِستانم. اسم شما را شنیده بودم و اشتیاق دیدارتان را داشتم. حالا اگر به کسی اجازه ورود به اتاق ندهید خودمان دو نفری باشیم می‌خواهم قدری با شما صحبت کنم من گفتم:اشکالی ندارد، هیچکس وارد اتاق نمی‌شود. سپس میرغیاث شروع به صحبت کرد و گفت:آقا! یک غزلی از شما نقل کرده‌اند و ما در نورستان دور هم می‌نشینیم و این غزل را می‌خوانیم و حال می‌کنیم 🔷🔹《پرسیدم:چه غزلی؟ میرغیاث شروع به خواندن کرد: 🔹نقش جمال یار را تا که به دل کشیده‌ام 🔸یکسره مهر این و آن از دل خود بریده‌ام ⬅️ سپس میرغیاث چنین گفت:کویر لوت هشتاد فرسخ در هشتاد فرسخ است. در مرکز کویر لوت هفت فرسخ در هفت فرسخ: حیدرآباد، نعیم آباد، نعمت آباد، قاسمیه، خلیله و عظیم آباد است.مردمان آن همه شیعه اِثنی عشری و اغلب سادات هستند. نورِستان مرکز این شهرهاست و چشمه آب حیات هم در آنجا واقع شده است. مولای ما میرسلیمان است که از سادات حسینی و از اولاد امام زین العابدین -علیه السلام- است. محل ما جای بسیار خوبی است و همه نوع وسایل بهتر از آنچه دیگران دارند در اختیار داریم. ما در آنجا می‌توانیم از اخبار همه دنیا با خبر شویم. هیچ کس راه رسیدن به این مرکز را نمی‌داند؛و مولای ما دستور داده است که افرادی را که در ساحل کویر راه گم می‌کنند مواظبت کنیم و آن ها را سالم به خانه و خانواده‌شان برسانیم. هیچ ماشین یا طیّاره‌ای (هواپیما) نمی‌تواند به جایگاه ما دسترسی پیدا کند. 📝همه زمین ها رَمل (شن سیّال) است و ماشین نمی‌تواند بر روی آن ها حرکت کند. اگر طیّاره‌ای هم به آن طرف بیاید به فرمان مولایمان که از طرف حضرت بقیة الله -عجل الله فرجه- به او امر می‌شود، ستون هایی از شن بلندمی‌کنیم تا بالا برود و هوا را تاریک کند و مانع آمدن طیّاره شود 📌میر غیاث نکته دیگری از اخبار غیبیه نیز بیان کرد و آن این که: به طبس خواهند آمد و دچار سانحه خواهند شد 📝وی این مطلب را قبل از انقلاب در زمانی که مردم در فیضیه مورد قتل عام قرار گرفته بودند، برای من بیان کرد.میرغیاث همچنین درباره کتابخانه نورِستان توضیح داد و گفت:در آنجا کتابخانه‌ای هست که طول آن سیصد متر و عرض آن صدمتر است و کتاب های بسیاری در آنجا نگهداری می‌شود.یک قفسه از آن ها با جواهرات بسیار گرانبها تزئین شده است.کتاب ها و قرآن هایی که به خط ائمه -علیهم السلام- نوشته شده است در آنجا نگهداری می‌شود. کتابهای متنوعی در آن کتابخانه موجود است》 ⬅️میرغیاث می‌گفت:مولای ما در این منطقه کوچک میرسلیمان است، و همه به امر او کار می‌کنند. عمر اهالی این منطقه معمولاً کمتر از صد سال نیست. اما هفت نفر که کارگزاران اصلی میرسلیمان هستند عمرشان بسیار زیادتر است. مولا هر پنجاه سال یک مرتبه به این هفت نفر جرعه‌ای از آب حیات می‌دهد و آن ها تا پنجاه سال دیگر به خدمت مشغول هستندمیر غیاث می‌گفت:این هفت نفر عمرشان بسیار طولانی است وی گفت:سن خود من تا اکنون دویست و پنجاه سال است 📌در صورتی که قیافه‌ او بیش از چهل و پنج سال نشان نمی‌داد. آدم لاغری هم بود. آن زمان دویست و پنجاه ساله بود و اکنون حدوداً دویست و شصت و چند سال دارد.میرغیاث در آن ملاقات صحبت های مفصلی کرد و من همه آن ها را نوشتم.او بعدها یک بار دیگر هم به ملاقات من آمد. به هر حال من از او سؤال کردم:آیا مولای شما، امام زمان -عجل الله فرجه- را می‌بیند؟ میرغیاث گفت:نه، ادعا نمی‌کند. ما همین قدر می‌دانیم که از طرف امام زمان -عجل الله فرجه- به او امر می شود؛ اما نمی‌دانیم که آیا ایشان را می‌بیند یا نمی‌بیند