•• . روزگـاری‌ست که مـــا را نگــران می‌داری مخلصان را نه به وضع دگران می‌داری گوشـــه‌ی چشم رضایی به مَنت باز نشد این‌چنین عزت صاحب‌نظران می‌داری؟ ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار دسـت در خــون دل پرهـــنران می‌داری نه گل از دست غمت رَست و نه بلبل در باغ همه را نعره زنان جـــامه دران می‌داری ای که در دلــق ملمـع طلبی نقــد حضور چشم سری عجب از بی‌خبران می‌داری چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ سر چرا بر من دلخسته گران می‌داری گوهر جامِ‌جم از کانِ جهانی دگر است تو تمــ...ــنا ز گل کوزه گران می‌داری . •••